صفحه نخست / زندگی نامه

هم مباحثه هايم در زمان تحصيل


از هم مباحثه ها سؤال كرديد عرض مى كنم: ابتدا كه درسها را شروع كرديم بعضى از هم بحث هايم همان اول درس را رها كردند و اكنون در مشاغل مختلف هستند يا بازارى يا پزشك، از ديگران هم بى خبرم. بعدها كه معالم و مطول و مغنى و غيره را شروع كرديم; يكى از كسانى كه در آن مقطع خيلى با هم ارتباط داشتيم يكى از اعضاى شوراى نگهبان آقاى مؤمن بود كه اين سالهاى اخير مدتى مدير حوزه علميه قم بود. شخص ديگر كه مدتى در درس قوانين با هم بوديم و بعدها امام جمعه اشتهارد شد آقاى اعلمى بود كه بعدها مدتى در ديوان عدالت ادارى مشغول بود. مدتى هم در درس قوانين با آقاى آسيدمحمد شاه چراغى كه امام جمعه و مدرس حوزه علميه سمنان است بودم.
در حدود درس رسائل و مكاسب به بعد آقاى خراسانى كه اكنون امام جماعت مسجد تركها در تهران است هم بحث بوديم. بعد كه درس خارج شركت كردم مقدارى با آقاى فاضل اصفهانى هم بحث شدم. پس از آن مرحوم آقاى دكتر صالحى كرمانى كه به درس آقاى خمينى مى آمد از من سؤالاتى كرد و بعد پيشنهاد كرد كه با من هم بحث شود مدتى كوتاه با هم بوديم. مدت زيادى هم با آقاى آسيدابوالفضل موسوى تبريزى كه بعدها مدتى دادستان كل كشور بود و اينك در شوراى عالى قضايى است هم بحث بودم. ايشان بحثى با آقاى دوزدوزانى و بحثى نيز با من داشت. يك مدت اصول را به صورت دسته جمعى بحث مى كرديم كه در آن آقايان، آقاى مجتبى تهرانى (كه اكنون در تهران است و پاورقى هايى بر تقريرات اصول آقاى خمينى دارد) و آسيد مجيد ايروانى و آقاى عميد زنجانى و آقاى علوى گرگانى شركت مى كردند. مدتى هم با آقاى حسينى كاشانى كه بعدها در مشهد از اصحاب استفتاء آقاى ميلانى شد بحث داشتيم. اما كسى كه از جهت زمانى مدت زيادى با او بحث كردم مرحوم حيدرى نهاوندى بود كه ده يا دوازده سال مستمراً با هم بحث داشتيم. او پيش از من با آقاى جوادى آملى (14) و آقاى سيدمحمد خامنه اى هم بحث بود.
البته با كسان ديگرى نيز هم بحث بوده ام مانند آقاى محقق كه در ديوان عدالت ادارى مشغول به كار بود يعنى آقاى حاج شيخ حسين معماريان قمى كه اكنون در نارمك امام جماعت است او مرد فاضل و دقيقى بود. ظاهراً آقاى خمينى در جواب نامه ايشان نوشت كه حيف است كه شما تهران بمانيد من و آقاى حيدرى و آقاى محقق عضو اصلى مباحثه بوديم دو نفر ديگر هم شركت مى كردند ولى فقط گاهى اشكال مى كردند يا حرفى مى زدند ولى نمى خواندند يكى از آنان آقاى حائرى تهرانى بود كه اكنون امام جماعت مسجد ارك و مسجد الغدير است. و ديگرى آقاى مفيد بود كه امام جماعت مسجد سيدالشهدا در تهران پارس است. من دوبار به زندان رفتم كه يكبار آن مختصر و كوتاه بود يعنى يك ماه و چند روز نگذشته بود كه آزاد شدم. در آن دوره از زندان با آقايان آذرى، جنتى، يزدى و ربانى املشى (15) آزاد شدم; از زندان كه آزاد شدم، آقاى هاشمى رفسنجانى را نزديك منزل ابوالزوجه ام در تهران ديدم كه سوار بر ماشين بود و پس از ديدن من پياده شد و با گرمى گفت كه ما تا به حال زندان به اين با بركتى نديده بوديم. بار ديگرى كه به زندان افتادم سال 1352 بود كه طولانى بود. پس از آن به عنوان خداحافظى آقاى حيدرى به در خانه ما آمده بود. (چون آن موقع ملاقات هم نمى دادند.) و گفته بود ديگر من تنها شدم چون فلانى نيست و پدرم هم فوت كرده اينجا نمى مانم و بايد به نهاوند بروم و به كارهايم برسم. به هر حال ايشان در نهاوند ماندنى شد تا انقلاب پيش آمد و پس از انقلاب هم نماينده و امام جمعه شد و وجودش در غرب كشور مغتنم و نافع بود زيرا افضل از ايشان در آن منطقه نبود. البته در كرمانشاه حاج آقا عطاء (16) اقدم بود چون پيرمرد بود اما از جهت حضور ذهن و اطلاعات فلسفى و فقه و اصول آقاى حيدرى خيلى قوى بود و حيف شد. بعدها او در واقعه انفجار حزب جمهورى اسلامى به همراه هفتاد و دو تن شهيد شد. به نظر من در ميان آن اعضا هم از همه افضل بود البته مرحوم شهيد بهشتى (17) در فلسفه غرب در آن جمع نظير نداشت چون ايشان زمانى كه به هامبورگ آلمان (18) رفته بود، از برخى ولو با واسطه استفاده هايى كرده بود ولى در فلسفه شرق (اسفار) در آن جمع آقاى حيدرى را ممتاز مى دانم زيرا سالها با او هم بحث بودم و از دقت نظر او آگاهى دارم. پس از آقاى حيدرى ديگر من هم بحث نگرفتم چون نيازى نمى ديدم. در اين اواخر يعنى سال هاى 51 -50 در درس آقاى اراكى شركت مى كردم ولى درس آقاى اراكى را بحث نمى كردم بلكه خودم مطالعه مى كردم و در درس شركت مى كردم و احياناً اشكال مى كردم و گاهى مى شد ايشان محبت كرده و نظر مرا فرداى آن روز تأييد مى كردند.
قبل از سال 1350 به مرحوم امام پيغام دادم و از او خواستم كه در صورت امكان آقاى بجنوردى (19)(مؤلف قواعد الفقهيه) به قم مشرف شود. زيرا ما نياز داريم و مى خواهيم همچنان درس بخوانيم. امام در جواب فرموده بودند آقاى بجنوردى ديگر حال كار علمى ندارد و شما خودتان كار كنيد علت اينكه ما براى قم آقاى بجنوردى را در نظر گرفتيم اين بود كه باخبر بوديم فقه و اصول و فلسفه و ادبيات و ذوق شعرى ايشان خيلى خوب است. بعد از اين درخواست ما; امام گفته بود اگر آقاى آسيد محمد روحانى به قم بيايد خوب است، البته هيچ گونه درخواست و پيشنهادى به آقاى روحانى نشد و اقدام انجام نگرفت و از طرفى هم چون خود ما پيرمردهايى نظير آقاى اراكى، گلپايگانى، ميرزا هاشم آملى، امام و آقاى داماد را ديده بوديم خيلى به اشخاص ديگر قانع نبوديم. البته آسيدمحمد روحانى (20) دقيق بود. بعضى از هم دوره اى هاى من مى گفتند كه آقاى روحانى در بحث فروع علم اجمالى خوب هستند.





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما