صفحه نخست / تالیفات / فقهی / توضیح المسائل

شرائط وضوء


شرائط صحيح بودن وضو سيزده چيز است:

شرط اوّل - آنكه آب وضو پاك باشد.
شرط دوّم - آنكه مطلق باشد.

مسئله 288 - وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگر چه انسان نجس بودن يا مضاف بودن آنرا نداند يا فراموش كرده باشد. و اگر با آن وضو نمازي هم خوانده باشد؛ بايد آن نماز را دوباره با وضوي صحيح بخواند.

مسئله 289 - اگر غير از آب گل آلود مضاف، آب ديگري براي وضو ندارد، چنانچه وقت نماز تنگ است، بايد تيمّم كند و اگر وقت دارد، واجب است كه صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگيرد.
شرط سوّم - آنكه آب وضو و فضائي كه در آن وضو مي‏گيرد مباح باشد.

مسئله 290 - وضو با آب غصبي و با آبي كه معلوم نيست صاحب آن راضي است يا نه، حرام و باطل است. و نيز اگر آب وضو از صورت و دستها در جاي غصبي بريزد، بايد تيمّم كند ليكن اگر وضوء گرفت صحيح است گرجه از جهت تصرف غصبي حرام است و فرق نمي‏كند كه جاي ديگر مباح داشته باشد يا نه ليكن در صورت اخير باحتياط استحبابي تيمّم هم ضميمه كند.

مسئله 291 - وضو گرفتن از حوض مدرسه‏اي كه انسان نمي‏داند آن حوض را براي همه مردم وقف كرده‏اند يا براي محصلين همان مدرسه، در صورتي كه معمولا مردم از آب آن وضو بگيرند، اگر وثوق پيدا كند كه وقف عام مي‏باشد.اشكال ندارد.

مسئله 292 - اگر معلوم باشد كه حوض مسجدي اختصاص به نمازگزار در آن مسجد دارد، كسي كه نمي‏خواهد در آن مسجد نماز بخواند، نمي‏تواند در آن حوض وضو بگيرد ولي اگر اختصاص معلوم نباشد، مي‏تواند از آن وضو بگيرد اگر بطور معمول كساني هم كه نمي‏خواهند در آن مسجد نماز بخوانند، از حوض آن وضو مي‏گيرند بطوري كه انسان مطمئن شود كه وقف عام مي‏باشد.

مسئله 293 - وضو گرفتن از حوض تيمچه و مسافرخانه و مانند اينها براي كساني كه ساكن آنجاها نيستند، با علم به رضايت صاحبان آنها صحيح است هر چند علم به رضايت از وضو گرفتن كساني كه در آنجاها ساكن نيستند و ممانعت نكردن صاحبان آنها، حاصل شود.

مسئله 294 - وضو گرفتن در نهرهاي بزرگ اگر چه انسان نداند كه صاحب آنها راضي است، اشكال ندارد، ولي اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهي كند احتياط واجب آن است كه با آب آنها وضو نگيرند.

مسئله 295 - اگر فراموش كند آب، غصبي است و با آن وضو بگيرد صحيح است، ولي كسي كه خودش آب را غصب كرده؛ اگر غصبي بودن آن را فراموش كند و وضو بگيرد، بنابر احتياط واجب وضوي او باطل است.
شرط چهارم - آنكه ظرف آب وضو مباح باشد.
شرط پنجم - آن كه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.

مسئله 296 - اگر آب وضو در ظرف غصبي يا طلا و نقره است و غير از آن، آب ديگري ندارد بايد تيمّم كند، و نمي‏تواند با آب آنها وضو بگيرد ولي اگر معصيت كرده با مشت آب برداشته وضو بگيرد وضوي او صحيح است. و اگر آب ديگري دارد چنانچه در ظرف غصبي يا طلا و نقره، وضوي ارتماسي بگيرد يا با آنها آب را به صورت و دستها بريزد، وضوي او باطل است مگر پس از بيرون آوردن صورت و دست با جريان بعدي آب نيّت وضو كند كه در اينصورت صحيح است و در صورتي كه با مشت يا چيز ديگر آب را از آنها بردارد و به صورت و دستها بريزد وضوي او صحيح است؛ هر چند بواسطه تصرف در ظرف غصبي معصيت كرده است.

مسئله 297 - احتياط آن است كه از حوضي كه مثلا يك آجر يا يك سنگ آن غصبي است وضو نگيرند ليكن چون معلوم نيست تصرف در آن آجر حساب شود اقوي اينستكه جائز و صحيح است.

مسئله 298 - اگر در صحن يكي از امامان يا امامزادگان كه سابقا قبرستان بوده حوض يا نهري بسازند. چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براي قبرستان وقف كرده‏اند. وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.
شرط ششم - آنكه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد.

مسئله 299 - اگر پيش از تمام شدن وضو، جائي را كه شسته يا مسح كرده نجس شود، وضو صحيح است‏و براي نماز بايد تطهير كند.

مسئله 300 - اگر غير از اعضاء وضو جائي از بدن نجس باشد، وضو صحيح است. ولي اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد، احتياط مستحبّ آن است كه اوّل آنرا تطهير كند بعد وضو بگيرد.

مسئله 301 - اگر يكي از اعضاء وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آنجا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن و نجس بودن آنجا نبوده؛ وضو باطل است، و اگر مي‏داند ملتفت بوده، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نه، وضو صحيح است، و در هر صورت جائي را كه نجس بوده بايد آب بكشد.

مسئله 302 - اگر در صورت يا دستها بريدگي يا زخمي است كه خون آن بند نمي‏آيد و آب براي آن ضرر ندارد، چنانچه در آب كر يا جاري فرو برد و قدري فشار دهد كه خون بند بيايد، بعد از نيّت وضوي ارتماسي از آب بيرون بياورد وضو صحيح است. و اگر فورا مسح كرده خشك كند و سپس خون ببيند كه شك كند چه موقع بيرون آمده فقط همان جاي خون نجس است.
شرط هفتم - آنكه وقت براي وضو و نماز كافي باشد.

مسئله 303 - هرگاه وقت بقدري تنگ است كه اگر وضو بگيرد، تمام نماز يا مقداري از آن بعد از وقت خوانده مي‏شود، بايد تيمّم كند ولي اگر براي وضو و تيمّم يك اندازه وقت لازم است، بايد وضو بگيرد.

مسئله 304 - كسي كه در تنگي وقت نماز بايد تيمّم كند، اگر به قصد با وضو بودن يا براي كار مستحبي مثل خواندن قرآن وضو بگيرد، صحيح است بلكه اگر براي خواندن آن نماز هم وضو بگيرد؛ بطوري كه فعلا داعي او بر وضو گرفتن، فقط آن نماز باشد، وضويش صحيح است.
شرط هشتم - آنكه به قصد قربت - يعني براي انجام فرمان خداوند عالم - وضو بگيرد. براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو باطل است.

مسئله 305 - لازم نيست نيّت وضو را به زبان بگويد يا از قلب خود بگذراند ولي بايد در تمام وضو متوجه باشد كه وضو مي‏گيرد. بطوري كه اگر از او بپرسند چه مي‏كني بگويد؛ وضو مي‏گيرم.
شرط نهم - آنكه وضو را به ترتيبي كه گفته شد بجا آورد - يعني اوّل صورت، و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نمايد - و بايد پاي چپ را پيش از پاي راست مسح نكند و اگر باين ترتيب وضو نگيرد باطل است.
شرط دهم - آنكه كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد.

مسئله 306 - اگر بين كارهاي وضو بقدري فاصله شود كه وقتي مي‏خواهد جائي را بشويد يا مسح كند؛ رطوبت همه جاهائي كه پيش از آن شسته يا مسح كرده، خشك شده باشد، وضو باطل است و اگر فقط رطوبت يكي از جاهائي كه جلوتر شسته يا مسح كرده، خشك شده باشد مثلا موقعي كه مي‏خواهد دست چپ را بشويد رطوبت دست راست يا رطوبت صورت خشك شده باشد، احتياط مستحبّ آن است كه به اين وضو اكتفا نكند. ولي اقوي اين است كه وضو صحيح است.

مسئله 307 - اگر كارهاي وضو را پشت سر هم بجا آورد ولي بواسطه گرماي هوا يا حرارت زياد بدن و مانند اينها رطوبت خشك شود وضوي او صحيح است.

مسئله 308 - راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند وضوي او صحيح است.
شرط يازدهم - آنكه شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد. اگر ديگري او را وضو دهد، يا در دست كشيدن به صورت و دستها براي جريان آب و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است.

مسئله 309 - كسي كه نمي‏تواند وضو بگيرد بايد نائب بگيرد، كه او را وضو دهد. و چنانچه مزد هم بخواهد، در صورتي كه بتواند بايد بدهد. ولي بايد خود او نيّت وضو كند و با دست خود مسح نمايد، و اگر نمي‏تواند بايد نائبش دست او را بگيرد و بجاي مسح او بكشد، و اگر اين هم ممكن نيست بايد از دست او رطوبت بگيرد و با آن رطوبت، سر و پاي او را مسح كند. و باحتياط واجب تيمّم هم اضافه كند.

مسئله 310 - هر كدام از كارهاي وضو را كه مي‏تواند به تنهائي انجام دهد، نبايد در آن كمك بگيرد.
شرط دوازدهم - آنكه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد.

مسئله 311 - كسي كه بترسد كه اگر وضو بگيرد، مريض شود يا اگر آب را به مصرف وضو برساندبه تشنگي خطرناكي دچار شود نبايد وضو بگيرد و بايد تيمّم كند و اگر وضو گرفت معصيت كرده احتياطا اكتفا به وضو نكند گرچه اقوي كفايت است. و اگر نداند كه آب براي او ضرر دارد و وضو بگيرد و بعد بفهمد ضرر داشته، احتياط آن است كه علاوه بر وضو تيمّم نيز بنمايد و اگر با آن وضو نماز را بجا آورده تيمّم نيز بنمايد و نماز را اعاده كند و اگر بعد از وضوئي كه با جهل به ضرر گرفته ضرر رفع شد احتياطا دوباره وضو بگيرد. ليكن اظهر كفايت همان وضو است و احتياجي به تيمّم و وضوء جديد و اعاده نماز نمي‏باشد.

مسئله 312 - اگر رساندن آب به صورت و دستها به مقدار كمي كه وضو با آن صحيح است ضرر ندارد و بيشتر از آن ضرر دارد، بايد با همان مقدار وضو بگيرد.
شرط سيزدهم - آنكه در اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب نباشد.

مسئله 313 - اگر زير ناخن چرك باشد، وضو اشكال ندارد ولي اگر ناخن را بگيريد، بايد براي وضو آن چرك را برطرف كنيد، و نيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد، باحتياط واجب بايد چرك زير مقداري را كه از معمول بلندتر است برطرف نماييد.

مسئله 314 - اگر در صورت و دستها و جلوي سر و روي پاها بواسطه سوختن يا چيز ديگر برآمدگي پيدا شود، شستن و مسح روي آن كافي است و چنانچه سوراخ شود، رساندن آب به زير پوست لازم نيست بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود لازم نيست آب را به زير قسمتي كه كنده نشده برساند، ولي چنانچه پوستي كه كنده شده گاهي به بدن مي‏چسبد و گاهي بلند مي‏شود احتياطا بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند.

مسئله 315 - اگر انسان شك كند كه به اعضاي وضوي او چيزي چسبيده يا نه چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، مثل آنكه بعد از گلكاري شك كند گل بدست او چسبيده يا نه، بايد وارسي كند، يا به قدري دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر بوده برطرف شده يا آب بزير آن رسيده است.

مسئله 316 - جائي را كه بايد شست و مسح كرد هر قدر چرك باشد، اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد، و همچنين است اگر بعد از گچكاري و مانند آن چيز سفيدي كه جلوگيري از رسيدن آب به پوست نمي‏نمايد بردست بماند ولي اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن مي‏رسد يا نه، بايد آنها را برطرف كند.

مسئله 317 - اگر پيش از وضو بداند كه در بعضي از اعضاء وضو مانعي از رسيدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو آب را به آنجا رسانده يا نه، وضوي او صحيح است مگر اينكه يقين كند كه هنگام وضو از آن غافل بوده است.

مسئله 318 - اگر در بعضي از اعضاء وضو مانعي باشد كه گاهي آب بخودي خود زير آن مي‏رسد و گاهي نمي‏رسد و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب بزير آن نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.

مسئله 319 - اگر بعد از وضو چيزي كه مانع از رسيدن آب است در اعضاء وضو ببيند و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضوي او صحيح است. ولي اگر بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.

مسئله 320 - اگر بعد از وضو شك كند چيزي كه مانع رسيدن آب است در اعضاء وضو بوده يا نه؛ و احتمال بدهد كه در وقت وضوء ملتفت بوده و اگر مانعي بوده برطرف كرده وضويش صحيح است ولي اگر بداند كه وقت وضو ملتفت نبوده احتياط لازم آن است كه دوباره وضو بگيرد.





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما