صفحه نخست / تالیفات / فقهی / توضیح المسائل

معاملات باطل‏


مسئله 2211 - در چند مورد معامله باطل است:
اول: خريد و فروش عين نجس، مثل بول و غائط و مسكرات، ، و بنابر احتياط واجب ولي اگر استفاده حلال دارد مانند كود زراعت جائز است گرچه احوت ترك است .

مسئله 2212 - خريد و فروش سگ شكاري يا سگ پاسبان اشكال ندارد.
دوم: خريد و فروش مال غصبي مگر آنكه صاحبش معامله را اجازه كند.
سوم: خريد و فروش چيزهايي كه مال نيست و بي‏ارزش است.
چهارم: معامله چيزي كه منافع معمولي آن فقط كار حرام باشد. مثل آلات قمار و موسيقي. ولي اگر منافع حلالش هم متعارف شد بطوري كه ديگر فقط آلت حرام حساب نشود معامله براي استفاده حلال آن اشكالي ندارد.
پنجم: معامله‏اي كه در آن ربا باشد.
ششم : غش در معامله گاهي باطل وكلاً حرام است . غش در معامله يعني فروختن جنسي كه با چيز ديگر مخلوط است، در صورتي كه آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد. مثل فروختن روغني كه آن را باپيه مخلوط كرده است و خلاصه فروش جنس تقلبي ، همه اش تقلبي باشد يا مخلوط . از پيغمبر اكرم "صلي الله عليه و آله و سلم" منقول است كه فرمود: از ما نيست كسي كه در معامله با مسلمانان غش كند، يا به آنان ضرر بزند، يا تقلب و حيله نمايد. و فرمود: هر كه با برادر مسلمان خود غش كند خداوند بركت روزي او را مي‏برد و راه معاش او را مي‏بندد و او را به خودش واگذار مي‏كند. گاهي غش در معامله علاوه بر حرمت موجب بطلان هم مي‏شود مثل اينكه مس را بجاي طلا بفروشد و اساساً هر جا جنس تحويل شد مصداق عنوان مورد معامله نباشد باطل است ولي اگر آن عنوان را دارد ليكن جنس بد را بجاي خوب مثل گندم بد را بجاي خوب فروخته خريدار حق فسخ معامله دارد و بهر حال عمل حرامي مي باشد .

مسئله 2213 - فروختن چيز پاكي كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است اشكال ندارد. ولي اگر مشتري مي‏خواهد آن را در كارهاي مشروط به طهارت استعمال كند مثل نماز يا تغذيه ، بنابر احتياط واجب، فروشنده نجس بودن آن را به مشتري بگويد.

مسئله 2214 - اگر چيز پاكي، مانند روغن و نفت كه آب كشيدن آن ممكن نيست، نجس شود، چنانچه مثلا روغن نجس را براي خوردن به خريدار بدهند معامله باطل، و عمل حرام است.و اگر براي كاري بخواهند كه شرط آن پاك بودن نيست، مثلا بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروش آن اشكال ندارد. ولي اگر احتمال دارد كه بدن و لباس نماز او - كه شرطش طهارت است - آلوده شود بنابر احتياط واجب به مشتري بگويند.

مسئله 2215 - معامله داروي نجس خوردني اگر مورد نياز و معالجه منحصر به آن است اشكال ندارد هر چند نجس ذاتي مثل شراب ولي احتياط واجب آن است كه بايد به مشتري اعلام شود. ولي اگر از مرده تهيه شده است بنا براحتياط پول را در مقابل خدمات بگيرند نه خود جنس.

مسئله 2216 - خريد و فروش روغن و دواهاي روان و عطرهايي كه از ممالك غيراسلامي مي‏آورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشكال ندارد. روغني را هم كه از حيوان بعد از جان دادن آن مي‏گيرند، چنانچه در شهر كفار از دست كافر بگيرند و از حيواني باشد كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مي‏كند احتياط واجب ان است كه نجس است و بنابر احتياط واجب خريد و فروش آن باطل است ليكن اگر پول را در مقابل خدمات بگيرند اشكالي ندارد.

مسئله 2217 - اگر روباه يا پلنگ را به غير دستوري كه در شرع معين شده كشته باشند، يا خودش مرده باشد خريد و فروش پوست آن بنابر احتياط واجب حرام، و معامله آن باطل است. ولي اگر پول را در مقابل خدمات تهيه آن بگيرند نه خود جنس، اشكالي ندارد.

مسئله 2218 - خريد و فروش گوشت و پيه و چرمي كه از ممالك غير اسلامي مي‏آورند، يا از دست كافر گرفته مي‏شود بنا براحتياط واجب باطل است هر چند احتمال بدهيم مسلماني ذبج كرده باشد ولي اگر پول را در برابر خدمات بدهند اشكالي ندارد. ولي اگر انسان بداند آنها از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده خريد و فروش آنها اشكال ندارد.

مسئله 2219 - خريد و فروش گوشت و پيه و چرمي كه از دست مسلمان گرفته شود اشكال ندارد. ولي اگر انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و بدانيم كه تحقيق نكرده از حيواني است كه به دستور شرع كشته شده يا نه، خريدن آن بنابر احتياط واجب حرام، و معامله آن باطل است.

مسئله 2220 - خريد و فروش مسكرات، حرام و معامله آنها باطل است.

مسئله 2221 - استفاده از خون در غير خوردن، ونيز فروختن آن براي انتفاع حلال، جايز است. پس آنجه اكنون متعارف است كه خون را براي استفاده مريض‏ها و مجروحين، مي‏فروشند مانعي ندارد و بهتر آن است كه مصالحه كنند، يا آنكه پول را در مقابل حق اختصاص، يا در ازاء اجازه خون گرفتن بگيرند كه خالي از اشكال است. بلكه اين احتياط حتي‏الامكان ترك نشود. لكن اگر گرفتن خون، براي صاحب آن ضرر داشته باشداگر ضرر آن فاحش و زياد باشد حرام است مگر در ضرورت‏ اهم و همينطور است حكم فروش كليه و مانند آن از نظر اضرار به سلامتي.

مسئله 2222 - فروختن مال غصبي، باطل است، و فروشنده بايد پولي را كه از خريدار گرفته به او برگرداند. ولي اگر مالك معامله را امضاء كند صحيح مي‏شود.

مسئله 2223 - اگر خريدار قصدش اين باشد كه پول جنس را ندهد اگر طوري است كه واقعا قصد جدي معامله ندارد معامله باطل است يعني در واقع معامله نيست ولي اگر قصد جديش معامله هست و فقط قصد خوردن ثمن را دارد معامله صحيح و ضامن ثمن است.

مسئله 2224 - اگر خريدار بذمه بخرد ولي بخواهد پول جنس را از حرام بدهد معامله صحيح است و بايد ثمن را از حلال بدهد.

مسئله 2225 - خريد و فروش آلات لهو، حرام و باطل است.

مسئله 2226 - اگر چيزي را كه مي‏شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشد كه آن را در حرام مصرف كنند، مثلا انگور را به اين قصد بفروشد كه از آن شراب تهيه نمايند، معامله آن حرام و باطل است.

مسئله 2227 - ساختن مجسمه انسان و حيوانات، بنا براحتياط واجب جايز نيست ولي نگهداري و خريد و فروش مجسمه يا چيزهاي ديگري كه روي آن برآمدگي مجسمه دارد، اشكال ندارد ليكن اگر مجسمه أي باشد كه بعنوان تقديس و احترام ساخته مي شود و احتمال بت پرستي دارد هم ساختن او حرام و هم نگهدار ي و خريدو فروش به اين عنوان حرام و باطل مي باشد .

مسئله 2228 - خريدن چيزي كه از قمار، يا دزدي، يا از معامله باطل تهيه شده باطل و تصرف در آن مال حرام است. و اگر كسي آن را بخرد بايد به صاحب اصليش برگرداند.

مسئله 2229 - اگر روغني را كه با پيه مخلوط است بجاي روغن خالص بفروشد، چنانچه آن را معين كند، مثلا بگويد: اين يك من روغن را مي‏فروشم، معامله به مقدار پيي كه در آن است باطل مي‏شود. مشتري مي‏تواند معامله روغن را هم به هم بزند. ولي اگر آن را معين نكند بلكه يك من روغن كلي بفروشد، بعد روغني كه پيه دارد بدهد مشتري مي‏تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نمايد.

مسئله 2230 - اگر مقداري از جنسي را كه با وزن يا پيمانه مي‏فروشند به زيادتر از همان جنس بفروشد - بيع مثل به مثل ، مثلا يك من گندم را به يك من و نيم گندم بفروشد ربا و حرام و معامله باطل است. حتي اگر يكي از دو جنس، سالم و ديگري معيوب، يا جنس يكي خوب و جنس ديگري بد باشد، يا با يكديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقداري كه مي‏دهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است. پس اگر مس درست را بدهد و بيشتر از آن مس شكسته بگيرد يا برنج صدري را بدهد و بيشتر از آن برنج گرده بگيرد، يا طلاي ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاي نساخته بگيرد، ربا و حرام است.

مسئله 2231 - اگر چيزي را كه اضافه مي‏گيرد غير از جنسي باشد كه مي‏فروشد، مثلا يك من گندم به يك من گندم و يك ريال پول بفروشد باز هم ربا و حرام است، بلكه اگر چيزي زيادتر نگيرد ولي شرط كند كه خريدار عملي براي او انجام دهد باز هم ربا و حرام مي‏باشد.

مسئله 2232 - در بيع مثل به مثل، اگر قيمتها با هم اختلاف داشته باشد و بخواهند از بيع مثل به مثل با زياده فرار كنند حيله جايز است. مثلا اگر يك خروار گندم خوب، ارزش دو خروار گندم بد را دارد و مي‏خواهند يك خروار خوب بدهند و دو خروار بد بگيرند در اين مورد اگر چيزي غير جنس به يك خروار ضميمه كنند كه از بيع مثل به مثل با زياده فرار كنند جايز است. و در اين صورت آن چيز غير جنس در برابر يك خروار اضافه واقع خواهد شد. و بهتر است يك خروار گندم خوب را به پول بفروشند و بعد با آن پول، دو خروار گندم بد را بخرند. بلكه در جواز مسئله مزبور فرقي بين موارد رباي عرفي و رباي شرعي نيست (رباي عرفي آنچه كه در عرف هم زياده است - مثل يك خروار به دو خروار از همان جنس و همان قيمت و رباي شرعي آن است كه قيمتها نابرابرند و شارع دو نوع از آن جنس را برابر حساب كرده است) پس در زياده گرفتن در هر موردي مي توان از اين راه استفاده نمود البته در صورتي كه واقعاً قصد معامله اضافه با آن چيز غير جنس باشد .

مسئله 2233 - اگر چيزي را كه مثل پارچه با متر و ذرع مي‏فروشند، يا چيزي را كه مثل گردو با شماره معامله مي‏كنند، بفروشد و زيادتر بگيرد، مثلا ده تا گردو بدهد و يازده تا بگيرد، اشكال ندارد و بنابر اين نكته حرمت ربا هر نوع سود آوري و همه جا نمي باشد .

مسئله 2234 - جنسي را كه در بعضي از شهرها با وزن، يا پيمانه مي‏فروشند و در بعضي از شهرها با شماره معامله مي‏كنند اگر در شهري كه آن را با وزن يا پيمانه ميفروشند زيادتر بگيرد ربا و حرام است و در شهر ديگر ربا نيست، البته اگر جنس را در بيشتر شهرها با وزن يا پيمانه بفروشند كه در اين صورت بنابر احتياط مستحب در هيچ شهري نبايد آن را به زيادتر بفروشند.

مسئله 2235 - اگر چيزي را كه مي‏فروشد و عوضي را كه مي‏گيرد از يك جنس نباشد، زيادي گرفتن اشكال ندارد. پس اگر يك من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد معامله صحيح است.

مسئله 2236 - اگر جنسي را كه مي‏فروشد و عوضي را كه مي‏گيرد از يك چيز عمل آمده باشد، بايد در معامله زيادي نگيرد. اگر يك من روغن بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير بگيرد، ربا و حرام است. و احتياط واجب آن است كه اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس معامله كند نيز زيادي نگيرد. ولي اگر پول نقد يا جنس ديگري را واسطه قرار دهند اشكالي ندارد .

مسئله 2237 - جو و گندم در ربا يك جنس حساب مي‏شود. اگر يك من گندم بدهد و يك كيلو ونيم مثلا جو بگيرد، ربا و حرام است. و نيز اگر مثلا ده من جو بخرد كه سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدتي گندم را مي‏دهد، مثل آن است كه زيادي گرفته و حرام مي‏باشد.

مسئله 2238 - اگر مسلمان از كافري كه در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشكال ندارد. و نيز پدر و فرزند، و زن دائم و شوهر مي‏توانند از يكديگر ربا بگيرند.





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما