صفحه نخست / تالیفات / فلسفی منطقی کلامی / لولا فاطمه (س)

اشاره‏اى به زندگانى فاطمه زهرا عليهاالسلام


و اما فاطمه زهرا عليهاالسلام : آن حضرت در بيستم جمادى الثانى سال پنجم بعثت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله متولّد شد و پس از هجرت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله او نيز به مدينه هجرت نمود و پس از دو سال از اين هجرت، على‏اورا ازدواج نمود به تاريخ اول ذى حجه سال دوم هجرت.

مرحوم كلينى در كتاب شريف كافى ازامام باقر عليه‏السلام روايت مى‏كند كه فاطمه زهرا عليهاالسلام در سال پنجم بعثت متولد شد و سپس هنگامى كه هيجده سال و هفتاد و پنج روز داشت وفات نمود.

در كتاب شريف «بحارالانوار» ج 43 از امام صادق عليه‏السلام نقل مى‏كند كه در پاسخ سؤال مفضّل بن عمر از امام عليه‏السلام درباره كيفيّت ولادت فاطمه زهرا عليهاالسلام ، فرمود: وقتى كه خديجه با پيامبرازدواج نمود زنان مكه از خديجه كناره گرفتند، نزد او نمى‏رفتند، در برخوردها سلامش نمى‏گفتند، نمى‏گذاشتند زنى نزد او برود، خديجه عليهاالسلام از اين جهت به وحشت افتاد وناراحتى و اندوه‏اش براى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بود. وقتى به فاطمه عليهاالسلام باردار شد، فاطمه عليهاالسلام از درون رحم با خديجه سخن مى‏گفت و او را دعوت به صبر مى‏نمود ولى اين مطلب را از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كتمان مى‏نمود، روزى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وارد شد و شنيد كه خديجه با فاطمه سخن مى‏گويد، فرمود: خديجه! با چه كسى حرف مى‏زنى؟! عرضه داشت: فرزندى كه درشكم دارم بامن سخن مى‏گويد و مونس من مى‏باشد.(1)

آن گاه امام صادق عليه‏السلام در حديث مزبور مقدارى از اوصاف فاطمه عليهاالسلام را بيان داشته و كيفيّت ولادت آن حضرت و آمدن زنان قابله از عالم قدس و شهادت گفتن فاطمه عليهاالسلام هنگام تولد را ذكر فرمود.

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وقتى وارد بر فاطمه عليهاالسلام مى‏شد او را مى‏بوسيد و وقتى فاطمه مى‏آمد او را در جاى خويش مى‏نشاند. و او را بسيار مى‏بوسيد.

آن گاه ببينيد كه پس از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با او چه كردند.

مصيبات وارده بر فاطمه عليهاالسلام

مرحوم فتّال در «روضة الواعظين» صفحه 130 و «بحارالانوار» ج 43 و «مناقب» ابن شهر آشوب ج 3، ص 362 و «دلائل الامامة» و... ذكر كرده‏اند كه: فاطمه عليهاالسلام پس از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دائما سر خود را بسته داشت. (آيا در روز هجوم سر او را نيز شكسته بودند؟) اندام لاغرى داشته اركان بدنش از هم فرو ريخته بود، اين‏ها همه از مصيبت فوت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بود، فاطمه عليهاالسلام همواره با همّ و غم و حزن و غصه و دل سوزان و چشم گريان بود، ساعت به ساعت حالت بى هوشى به او دست مى‏داد. هر لحظه كه ياد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏افتاد، خصوصا به ياد ساعتى كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بر فاطمه وارد مى‏شد، اندوهش افزون مى‏گشت، گاهى به حسن و گاهى به حسين نگاه مى‏كرد و مى‏گفت: كجاست پدرتان كه شما را اكرام مى‏كرد و به دوش خود سوار مى‏نمود، كجاست پدرتان كه بيش از هر كس بر شما مهربان بود، او نمى‏گذاشت شماپياده بر زمين راه برويد. «انا لله و انا اليه راجعون». به خدا كه جد شما از دست رفت، او محبوب دل من بود. ديگر اين در را نمى‏گشايد و ديگر همانند هميشه شما را به دوش خود نمى‏گيرد.

ترسيمى از مدينه هنگام شهادت فاطمه عليهاالسلام

به محض اطلاع بيرون خانه از شهادت آن حضرت، مدينه يك پارچه فرياد و ضجّه شد و زن‏هاى بنى هاشم در خانه آن حضرت جمع شده و يك صدا فرياد مى‏زدند. يا بنت رسول الله يا سيدتاه، مردم به فشردگى موهاى يال اسب به طرف على عليه‏السلام شتابان مى‏آمدند. آن حضرت نشست و حسن و حسين جلوى آن حضرت نشسته بودند و مى‏گريستند.

مردم باگريه آن دو مى‏گريستند. ام كلثوم در حالى كه پوشينه‏اى بر رو داشت دامن كشان بيرون آمد، عبايى هم روى لباس داشت. فرياد مى‏زد: يا ابتاه يا رسول الله، حقا كه اينك ترا از دست داديم و ديگر ترا نمى‏يابيم.

مردم همه به انتظار نشسته بودند كه جنازه بيرون آمده بر آن نماز بخوانند. در اين هنگام ابوذر بيرون آمده خطاب به جماعت گفت: برگرديد كه مراسم به تأخير افتاد. مردم برخاسته برگشتند وقتى پاسى از شب گذشت و چشم‏ها به خواب رفتند على عليه‏السلام ، حسن، حسين عليهماالسلام ، عمار، مقداد، عقيل، زبير، ابوذر، سلمان، برير و تنى چند از بنى هاشم وخواصّ اصحاب على‏جنازه را بيرون آورده نماز خواندند و در دل شب به خاك سپردند. على عليه‏السلام در بقيع، به طورى كه گفته شد در اطراف قبر زهرا عليهاالسلام صورت هفت قبر ديگر را ايجاد نمود تا قبر زهرا عليهاالسلام معلوم نباشد.

نقد كلام دكتر شريعتى پيرامون جانشينى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله

اين جا مناسب است مطلبى هم درباره مرحوم دكتر على شريعتى بگويم كه در برخى نوشتجاتش ـ از جمله مقاله‏اى كه در كتاب آغاز پانزدهمين قرن اسلام به چاپ رسيد ـ در توصيف جانشينى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و بيان حال پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در تعيين جانشينى خود مى‏نويسد: پيامبر فكر كرد كه اين كودك ده ساله (يعنى اسلام) را به كه بسپارم، به ابى بكر كه...، به عمر كه...، به عثمان كه... و بالاخره مى‏بيند كه هيچ كس بهتر از على عليه‏السلام نيست...» اين گونه سخن گفتن هرگز با حقيقت تطبيق ندارد. به يقين على عليه‏السلام از طرف خداوند و به دستور او بوده است نه اين كه پيامبر مدّتى فكر كند و متحيّر باشد و بالاخره على را انتخاب كند. مرحوم دكتر فرد مبارزى بود و خدماتى به نسل جوان كرد ليكن پر اشتباه بود. به حقيقت دكتر شريعى را نمى‏توان يك اسلام شناس دانست كه به راستى خيلى اشتباه دارد. نمى‏گويم كافر يا سنّى، كه خيلى افراطيون مى‏گويند، اين گونه نسبت‏ها خلاف مبانى و قواعد فقهى مى‏باشد. او مسلمان و شيعه و بلكه فردى خدمتگزار بود ليكن اسلام شناس نبود. اشتباهات ايشان بسيار زياد است، بيان ايشان در معناى امامت، و معاد، و ذكر سنت به جاى عترت در حديث ثقلين، و امامت ابوبكر در نماز جماعت هنگام بيمارى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و خيلى چيزهاى ديگر اعتقادى و حقوقى. افراد غير متخصص بايد پس از مطالعه نوشتجات ايشان، از متخصصين مسائل اسلام، صحت مطالب ايشان را سؤال كنند.

به هر حال اين شمّه كوتاهى از مصائب حضرت زهرا عليهاالسلام و رقيّه. ديگر سخن از تهمت زدن ابوبكر به ماريه قبطيه - همسر ديگر پيامبر - و حتى نفى ولادت ابراهيم فرزند ماريه را از آن حضرت، نگوييم كه راستى شرم آور است، و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چه ظرفيتى دارد كه اين همه مصيبت را تحمل مى‏كند. به هر حال اگر سفارش الهى بر اين بود كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و اهل بيتش را آزار دهند بيش از اين نمى‏توانستند آزار دهند.

_______________________________

1- اين مطلب را صفورى شافعى نيز در كتاب نزهة المجالس در ج 2، ص 227 و دهلوى در كتاب مدح الخلفا قسمت تجهيز جيش و ديگران آورده‏اند به نقل از شطرى در كتاب فاطمه از گهواره تا قبر.





فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما