صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه بیستم




بسمه تعالی

بحث در این بود که رکوع میزان است یا تکبیرة رکوع؟ به نظر ما و مشهور رکوع میزان است به شرطی که سر از رکوع بر ندارد و سر برداشتن دو قسم است.

1- اگر مأموم موقعی ببیند امام سر از رکوع کاملا برداشته مأموم رکعت را درک نکرده است.

2- گاهی سر برداشتن شروع سر برداشتن است و سید احتیاط واجب می کند که به رکوع نرسیده است. بعضی آقایان جهت توضیح شروع رفع راس دو جور است.

الف-شروع می کند از یک حدّ به حدّ دیگر، رکوع حدّ تشکیکی دارد، کسی خم شده که دست به پنجه ی پا می رسد، این هم رکوع است مگر به حدّ سجده برسد که رکوع نیست، شروع می کند به سر برداشتن که از مرحله ای به مرحله ی دیگر برسد نه اینکه کاملا سر بردارد.

ب- گاهی نظرش این است طی مراحل کاملا بیرون بیاید. اگر مأموم اقتداء کند به رکعت نرسیده است چون در مسیر خارج شدن از رکوع است.

استاد: آیا این مطلب با دو صورت درست است؟ میزان قصد در این جهت معتبر است؟ نه، بلکه همینکه سر برداشت و لو بدون قصد رفع راس محسوب می شود نکته ای دیگر اینکه. اگر شروع در رفع راس کرده است از شما سوال می کنیم از رکوع بیرون آمده یا نه؟ این کنایه است که از حدّ رکوع خارج شده است ولی اگر شروع کرده در رفع راس ولی در حدّ رکوع است ولو بدون قصد رکعت را درک کرده است و احتیاط واجب وجهی ندارد بله احتیاط مستحب جا دارد.

پس نه قصد و نه عادت امام دخالت ندارد.

اما اگر قبل از رکوع از اول تکبیرة الاحرام- از اول قرائت اقتداء کرد به رکوع نرسید یا جهلا یا سهواً، به هر جهتی مرحوم سید می گویند لازم نیست به رکوع برسد تعبیر سید این است: هذا کله فی الدخول بعد رکوع الامام، و اما فی الدخول فی اول الرکعة اگر از اول نماز اقتداء کرد، یا در اثناء، و اتفق التأخر عن درک رکوع الامام، تصادفاً به رکوع امام نرسید. جهلا و یا سهواً، فالظاهر صحة الصلاة و صحة الجماعة، نماز و جماعت هر دو درست است و می گوید ان صرّح بعضهم بتعمیم البطلان، گرچه بعضی گفتند چه از اول نماز باشد یا نه نمازش باطل است. بعد می گوید: ولکنّ الاحوط الاتمام والاعادة، احتیاط مستحبی این سات نماز را تمام کند و اعاده کند. دلیل این مسأله چیست؟ روایات در رابطه به درک رکوع بود نه اینکه اگر از اول نماز بوده حکمش چیست و روایات این را نداشت که از اول قرائت بوده تصادفا عقب افتاد برای باطل باشد. سید می گوید عدم الدلیل علی البطلان. و مطلقات جماعت اینجا را شامل می شود که لکنها سنة فی الصلوات کلها، الصلاة الجماعة 25 برابر فرادا است اینجا را شامل می شود که جماعت است و روایت حضرت امیر(ع) در باب 45 جماعت حدیث6 در جلسه قبل گذشت که اول صلاتکم الرکوع، این را چه کار کنیم؟

جواب: این حدیث مجمل است از این نظر که در رکوع اقتداء کنید نه قبل از رکوع غیر از مطلقات از بعضی ادله استفاده می شود که اگر از اول نماز بوده و به رکوع نرسیده است رکعت را درک کرده است.

1- روایت صحیحه عبدالرحمان بن ابی عبدالله است: فی رجل صلّی فی جماعة یوم الجمعة، کسی در روز جمعه در نماز جماعت شرکت کرد فلمّا رکع الامام، امام که به رکوع رفت الجأهُ الناس الی جدار، جمعیت فشار دادند کنار دیوار فلم یقدران یرکع، قدرت نداشت که رکوع کند. ( شدت جمعیت در نماز جمعه عامه خیلی زیاد بود که می گویند اگر ازدحام بود به پشت نفر صف جلو سجده کند) فقام، ایستاد، فلایسجد حتی رفع القوم رؤسهم، سجده و رکوع نکرد تا آنها سر از سجده برداشتند، و یرکع، بعد از اینکه جمعیت بلند شد به رکوع رفت ثم یسجد فیلحق بالصف، بعد سجده می کند بعد از سجده به صف ملحق می شود، وقد قام القوم سجده می کند و ملحق می شود درحالی که مردم بلند شدند و درحال قیامند، به رکوع و سجده نرسیده کیف یصنع؟ نمازش چه می شود، امام فرمود یرکع و یسجد فلا بأس به[1]، پس به رکوع و سجده نرسیده است و امام فرمود درست است.

اگر کسی بگوید این روایت در نماز جمعه است و نماز جمعه خصوصیاتی دارد که نمازهای دیگر ندارد؟ در جواب می گوییم: اولا جماعت جمعه واجب است و جماعت درنماز یومیه مستحب است، اگر در جماعت واجب اشکال ندارد به طریق اولی در جماعت مستحب اشکال ندارد،علاوة صراحت به نماز جمعه ندارد بلکه دارد جماعت یوم الجمعه، علاوة در بعضی روایات دارد فی صلاة الجمعه او غیرها از جمله این روایت: از عبدالرحمن بن ابی عبدالله منتهی در این روایت محمد بن سلیمان دیلمی است که توثیق ندارد ولی کثیرالروایت است[2]، طبق روایت عِرفو منازل الرجال علی قدر روایتهم عنّا، تضعیف هم ندارد و ردّ توثیق هم ندارد علاوة شهرت جابر ضعف سند است.

و سید احتیاط کرده ولی صاحب جواهر تعبیرش این است: لا اشکال فی عدم اعتبار رکوع المأموم الامام فی انعقاد الجماعة، بعد فرضه فی اثناء القرائت او اولها، تقریبا ادعای اجماع می کند و می فرماید نرسیدن به رکوع امام اشکال در انعقاد جماعت وارد نمی کند بعد از فرض اینکه در وسط یا اول قرائت بوده است، سید فرمود: و ان صرّح بعضهم بالتعمیم، یعنی بعضی گفتند کسی به رکوع نرسد نمازش باطل است و لو از اول نماز بوده است. استاد: این بعضی مؤلف مهجة الحاوی است و صاحب کشف الاقتباس. پس نرسیدن به رکوع اشکال ندارد اگر از اول نماز بوده است.

مطلب بعدی در این اینکه به تکبیرة قبل از رکوع رسیده و از اول یا اثناء قرائت نبوده است و رکوع را هم درک نکرده است ظاهر عبارت عروة و تحریر این است که نماز باطل است برای اینکه مقدار از قرائت باشد.

و سه و چهار روایت از محمد بن مسلم بود در باب 44 جماعت که خواندیم همه راجع به تکبیرة رکوع بود:

1- عن الباقر(ع) اذا ادرکت تکبیرة قبل ان یرکع الامام فقد ادرکت الرکعة، اگر تکبیر را درک کنید به جماعت رسیدی، این دو معنا دارد: اگر به تکبیر رسیدی و به رکوع رسیدی معنای دوم اینکه به هر دلیلی به رکوع نرسیدی نماز درست است. پس حدیث دو معنا دارد و یکی این است که میزان تکبیرة است نه رکوع و جماعت درست است.

و روایات دیگر هم داشت ان لم تدرک القوم قبل ان یکبرالامام للرکعة فلاتدخل معهم اگر به تکبیرة رکوع نرسیدی وارد نماز نشوی، از این روایت هم استفاده می شود اگر به رکوع نرسید اشکال ندارد، ولی خلاف متعارف که به تکبیر برسد و به رکوع نرسد ولی ظاهر حدیث دو معنا دارد، ما هستیم این معنا و عبارت که میزان را تکبیر می داند، نه رسیدن به رکوع.

عبارت عروة داشت و اتفق تأخره، تصادفاً به رکوع نرسید یعنی عمداً نبوده است و غفلة بوده یا به هر جهتی دیگر، لا للعمد لعدم شمول المطلقات و ما در معلقات داریم از صورت عمد ادله انصراف دارد چون ظاهر ادله جماعت اطاعت و مطاوعة است، اگر اطاعت نکند باطل است.



[1] وسائل باب 17 نماز جمعه ح 1

[2] وسائل باب 17 صلاة الجمعه ح 3

   دوشنبه 31 فروردین 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما