صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه بیست و دو


بسمه تعالی

خلاصه عرض ما این شد که اگر به رکوع امام نرسید فرادا می شود، و قد یقال که روایات در این مورد داشت فاتتک الرکعة یعنی صلات باطل می شود، نه فرادا و نه جماعت، درست نیست، و قاعده لاتعاد اینجا تخصیص می خورد، مقتضای لاتعاد این است قرائت نخواندی معفو است، مقتضای روایات فوت است و لاتعاد تخصیص می خورد.

استاد: این حرف درست نیست چون فاتتک الرکعة جماعت را می گوید نه نماز فرادا را لذا لاتعاد به قوت خود باقی است.

و اینکه بگویید مقصود روایات این است این رکعت فوت شده ولی در جماعت هستی، یعنی صبر کنی تا رکعت دوم امام که رکعت اول شما محسوب می شود. این حرف درست نیست برای اینکه در جماعت باشی و هیچ حساب نشود. چه فایده ای دارد؟ ظاهر روایت ابطال جماعت است و فرادا درست است.

مسألة: اگر شک کند که رکوع امام رسید یا نه نظر سید اینحا هم بطلان است. جهت بطلان همانی است که در صورت قطع گفتند یعنی رکوع اضافی انجام داده باطل است.

یک نظر اینجا است که روی قاعده تجاوز درست باشد جماعت، مرحوم گلپایگانی از محشین عروة این نظر را دارد. می فرمایند شک می کند به رکوع امام رسیده بود یا نه قاعده تجاوز می گوید حین العمل اذکر بوده است. مثلا شک در بعد از رکوع باشد یا بعد از ذکر رکوع باشد، مشمول قاعده تجاوز است و نمازش صحیح است.

استاد: قاعده تجاوز در جایی است که شک در عمل خود شخص است انجام داده یا نه، یا درست انجام داده یا نه.

شارع فرموده موقع عمل حواست بهتر جمع بوده است، روایات دارد حین العمل اذکر یا اقرب الی الحق و معنای اذکریت و اقربیت الی الحق، یعنی من در عمل خودم شک دارم که عمل را درست انجام دادم یا نه این غیر آن است که در خارج عمل من مصادف عمل دیگر بوده یا نه می باشد. شمول قاعده تجاوز این مورد را درست نیست، چون من غافل اگر هم بودم تصادف کرد با عمل امام درست است، ربط به ذکر و غفلت ندارد پس مشمول قاعده تجاوز نمی شود و حرف آقای گلپایگانی درست نیست چون ملاک تجاوز اذکریت است و ملاک شک در رسیدن به رکوع، تصادف است نه اذکریت و اذکریت دخالت ندارد.

وجه دیگرکه گفته شده است اینجا در صورت شک در رسیدن به رکوع امام استصحاب کند، یعنی رکوع مأموم با رکوع امام اگر جفت شود درست است. اگر رکوع امام ادامه داشته باشد تا رکوع مأموم درست شود، استصحاب رکوع امام تا موقع رکوع مأموم، آیا این درست است یا نه؟

استاد: استصحاب رکوع امام درست است و اشکال ندارد ولی یک شبهه ای است و آن اینکه حکم اینجا مال رکوع امام است یا مال تقارن رکوعین است؟ وقوع رکوع المأموم حین رکوع الامام عبارت این بود : و ان رکعت بعد ما رفع راسه الامام صفت بعدیت و قبلیت و تقارن دخالت دارد. قبلیت و بعدیت و مقارنت صفات دو رکوع است، نه رکوع امام، به عبارت دیگر استصحاب در آن چیزهایی که دو جزء دارد گاهی ترکیب است گاهی بساطت است.

گاهی دو جزء دارد می گوییم این جزء بالوجدان ثابت است و آن جزء با استصحاب، رکوع من وجدانا است و رکوع امام نمی دانیم همزمان رکوع مأموم بوده یا نه با استصحاب ثابت می شود. صحت نماز مأموم دو جزء دارد، رکوع مأموم که بالوجدان ثابت و رکوع امام را با استصحاب ثابت می کند، اما غیر از دو جزء یک جزء سوم هم است و آن قبل و بعدیت و تقارن است که یک وصف زاید است. تقارن رکوع مأموم با رکوع امام است و نباید بعد از رکوع امام باشد و این صفت تقارن غیر صفت اصل بقاء رکوع امام است، تقارن باید اثبات شود، لذا این استصحاب به درد نمی خورد.

متفرعات این استصحاب، باید ببینیم تاریخ کدام را می دانم. کدام معلوم التاریخ و کدام مجهول التاریخ است و تقارن رکوعین اثبات نمی شود چون حالت سابقه ندارد. پس نه قاعده تجاوز و نه قاعده استصحاب، جاری نیست و به نظر ما همان قاعده لاتعاد جاری است و قرائت ساقط می شود.

دنباله مسأله 25 سید عنوان کردند: و الاحوط فی صورت الشک الاتمام و الاعادة اوالعدول الی النافلة و الاتمام ثم اللحوق فی الرکعة الاخری، اصل مسأله 25 را خواندیم که لو رکع بتخیل ادراک الامام راکعا به تصور که به امام می رسد و نرسید. سید گفت بطلت صلاته، نمازش باطل است. بعضی جماعته داشت بعضی داشت بطلت جماعت همین رکعت و صبر کند تا رکعت بعدی، ما هم گفتیم فرادا درست است بعدش داشت و کذا لو شک المأموم فی الادراک، اگر شک کند که به رکوع امام رسید یا نه بازهم باطل است. و الاحوط احتیاط مستحبی این است نماز را تمام کند و اعاده کند،

استاد: این احتیاط خیلی خوب است منتهی جزم در نیت ندارد که معتبر نمی دانیم.

راه دوم عدول به نافله است و تمام کند و ملحق به جماعت شود. این خوب است ولی اگر نافله باشد چرا قطع نکند؟ قطع نافله را بعضی گفتند حزازت دارد، در نماز واجب هم بعضی مثل آقای خوئی گفتند قطع اشکال ندارد، می فرماید دلیل حرمت قطع نماز واجب نداریم الا در مواردی اجماع قدر متیقن و اینجا هم که شک دارد به رکوع رسیده یا نه قطع کند و لو در متن واقع نماز درست باشد.

استاد: اگر حرف آقای خوئی درست باشد باید روایات در مورد شکوک 3 و4 و مانند آن بگویند یک راه هم این است که نماز را قطع کنید ولی روایات این را نگفته است.

اما در عدول به نافله از بعضی روایات استفاده می شود قطع کردن حزازت دارد چون صحبت با خداست و نمی شود قطع بکند. ولی در این مورد که احتمال بطلان است چطور می گویید عدول به نافله کند و تمام کند و شک در بطلان مثل قطع و بطلان است ودر نماز باطل عدول معنا ندارد.

در نماز صحیح عدول به نافله می شود نه در نماز باطل. پس اگر احتیاط کند نماز را تمام کند و اعاده کند در مسأله 26 سید فرموده: الاحوط عدم الدخول الامع الاطمئنان الادراک و ان کان الاقوی الجواز رجاءً. احتیاط این است اگر شک دارد می رسد یا نه اقتداء نکند و اقوی جواز است.

مرحوم نائنی که محشین عروة هم قبول کردند در تقریرات صلاتش که آقای شیخ محمدتقی آملی نوشته است در ج2: 330 فرمودند: این احتیاط سید درست نیست چون ولو یقین داشته باشد که به رکوع نمی رسد می تواند وارد نماز شود چه رسد در صورتی که شک دارد، بله خوب بود می گفت احتیاط این است که اگر نمی رسد وارد رکوع نشود. و مبنای احتیاط عدم ورود به رکوع چیست؟ همین است که استصحاب شود بقاء امام در رکوع، اگر می داند ادامه دارد وارد شود و اگر آخر ذکر رکوع است وارد نشود شک اگر دارد استصحاب کند( علاوة بر اینکه استصحاب تقارن می خواهد) بناء بر اینکه استصحاب در مستقبل درست باشد، مثلا در باب حیض زنی عادت دارد هفت روز حیض می شود اگر از هفت روز گذشت تا ده روز همه حیض است و اگر از ده روز گذشت همان هفت روز حیض است نظر ما و مشهور هم همین است، ایام استظهار(انتظار) چکار کند مثلا در روز هشتم بگوید در روز نه و ده هم خون می آید و ادامه دارد الآن برای آینده استصحاب می کند. اگر استصحاب را در آینده گفتیم درست است اینجا هم استصحاب کند، استصحاب کون الامام راکعا، شخص وارد نماز جماعت شده ولی هنوز به رکوع نرفته است، اگر در رکوع می ماند می تواند رکوع کند و اگر نمی ماند امام این نمی تواند رکوع کند، و در اصل ورود در نماز و لو یقینا بداند به رکوع نمی رسد اشکال ندارد وارد شود و اینکه به رکوع می رسد یا قصد فرادا می کد آن چیز دیگری است. به رکوع نمی رسد وارد نماز می تواند بشود و بگویید احتیاط این است وارد رکوع نشود اما آقای نائنی به سید که احتیاط کرده وارد نشود می گوید و لو یقین داشته باشد. اگر استصحاب در مستقبل را قبول کنیم اینجا استصحاب می کند که چند لحظه ای دیگر رکوع امام ادامه دارد و رکوع می کند و به رکوع خودش را می رساند و با استصحاب مستقبل و رود در رکوع هم حلّ می شود.

استاد: اینجا مرکب نیست که دو جزء داشته باشد یکی بالوجدان و دیگری تعبداً ثابت شود بلکه اینجا صفت مقارنت است که بسیط است و این اثبات نمی شود مگر با اصل مثبت یعنی رکوع امام را استصحاب کند تا موقع رکوع مأموم و بعد مقارنت حاصل شود و این اصل مثبت است.

استاد: اشکال دیگری است و آن اینکه احتیاط کنیم گرچه ما ورود در نماز را جایز می دانیم اما بحث احتیاط است و آن اینکه ورود در نماز را اقای نائنی که می فرمایند طبق احتیاط است؟ و این تابع این است که نماز جماعت با فرادا یک حقیقت است یا دو حقیقت؟

اگر این ها دو حقیقت هستند باید از اول نیت کند که جماعت می خواند یا فرادا، و این نمی تواند نیت جماعت کند چون نمی داند می رسد یا نه به جماعت. اگر نرسد فرادا است، اگر جماعت و فرادا دو ماهیت هستند نمی تواند نیت یکی را به جای دیگری کافی بداند.

پس فرمایش آقای نائنی از دو جهت اشکال دارد: الف- استصحاب مستقبل اثبات تقارن نمی کند

ب- استصحاب در مستقبل احتیاط ورود در اصل نماز و ورود در رکوع را اثبات نمی کند. برای اینکه فرادا و جماعت اگر دو ماهیت باشند، نمی تواند نیت یکی را به جای دیگری بکند چون دو نیت را که نمی تواند زیرا نمی داند فرادا است یا جماعت تا نیت هر کدام را که خواست بکند.

ولی به نظر ما که فرادا و جماعت را دو حقیقت نمی دانیم اشکال ندارد هرکدام پیش بیاید.

مسأله ی 27 عروة: لونوی و کبر و رفع الامام راسه قبل رکوعه او حد الرکوع لزمه الانفراد او الانتظار قائماً للرکعة الاخری الا اذا ابطأ الامام حیث یخرج عن صدق الاقتداء و لو علم قبل ان یکبر للاحرام عدم درک رکوع الامام لایبعد جواز دخوله و انتظار قیام الامام للثانیة مع عدم الفصل یفوّت القدوة و ان کان الاحوط عدمه، اگر نیت جماعت کرد و هنوز به رکوع نرفته امام سر برداشت، یقینا به رکوع نرسید باید قصد فرادا کند خودش نماز خودش را می خواند، راه دوم را سید گفته است که یا ایستاد شود تا امام به رکعت دوم بیاید مگر اینکه امام طول دهد، همانطور که پیامبر به معاذ بن جبل فرمود: ایاک والفتّان، با طول دادن نماز فتنه نینداز، اگر طول بدهد حالت اقتداء به هم می خورد.

پس چه قبل از تکبیر یا بعد از تکبیر بداند به امام در رکوع نمی رسد می تواند نیت فرادا کند یا منتظر بماند تا امام به رکعت دوم بیاید و رکعت اول او حساب می شود.

 

 

   سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما