صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه بیست و نه


                                     

                                                                بسمه تعالی

صحبت در مانعیت حائل بود و یک روایت در جلسه قبل خواندیم و یک روایت دیگر هم است بخوانیم که چه از آن استفاده می شود.

1- ینبغی للصفوف ان تکون تامه متواصلة بعضها الی بعض، در حقیقت این روایت تقطیع شده ی از روایت جلسه قبل است که اینجا ذکر شده است. در وسائل الی ماشاءالله روایت تقطیع شده است یک مقدارش یک جا نقل شده است و مقدار دیگر جای دیگر نقل شده است.

مرحوم آقای بروجردی یکی از جهاتی که جامع الاحادیث را نوشتند همین بود که تقطیع ها را جمع کردند و جمع تقطیع ها در سیاق گیری از عبارت و ظهورات کمک می کند. و لایکن بین الصفین ما لا یتخطی بین دو صف نباید این قدر فاصله باشد که به گام نیاید.( این به گام نیاید راجع به بُعد است) یکون قدر ذلک مسقط جسد انسان الی سجد[1][18]، فاصله به اندازه بدن درحال سجده باشد.

2- عن ابی جعفر(ع) ( این باز هم یک قسمتی است از آن روایت) قال صدوق در من لایحضر و قال: ابوجعفر(ع) ان صلّی قوم بینهم و بین الامام ما لایتخطی فلیس ذلک الامام لهم بامام اگر گروه که پشت سر کسی نماز می خوانند و فاصله بین آنها و امام به گام نمی آید این امام امام آنها نیست. و ایّ صف کذا کانوا یصلون بامام و بینهم و بین الصف الذی یتقدمون ما لایتخطی لیس لهم تلک بصلاة، اگر بین دو صف فاصله به گام نمی آید این نماز نیست. بعد دارد اینجا و ان کان شبرا واحداً نسخه دیروزی و ان کان ستراً و جداراً داشت. و در بعضی نسخ در حاشیه شبراً آمده است. بعد می گوید: و ایّما امراة صلّت خلف امام و بینها و بین الامام ما لا یتخطی فلیس لها تلک بصلاة، اگر زنی با فاصله ی که به یک گام نمی آید پشت سر امامی نماز بخواند این هم به حساب نمی آید. بعد جمله ای دارد که این جداست قلت ان کان انسان یرید ان یُصلّی آدمی آمد نماز بخواند یعنی به این امام اقتداء کند کیف یصنع و هی جانب الرجل، چه کار کند چون زن کنار مرد است، قال: یدخل بینها و بین الرجل و تنهدر هی شیاءً[2][19]، مرد فاصله می شود بین زن و امام و زن یک مقدار عقب برود.

و این قسمت روایت راجع به فاصله است نه حائل، کافی هم عبارت حائل را ندارد و روایت 59 مهم بود که در من لایحضر حائل را داشت. عبارت این بود: ان صلی قوم بینهم و بین الامام سترة او جدار فلیس تلک لهم بصلاة، این نماز نماز نیست.

استاد: سه کلمه در حدیث است: سترة- جدار- ما لایتخطی، ستره یعنی پرده و پوشش که طرف دیگر پیدا نباشد و جدار دیوار است و بین ستره و جدار عموم و خصوص من وجه است: گاهی ستره است دیوار نیست مثل پرده که طرف دیگر مشاهده نشود و گاهی دیوار است ولی ستره نیست مثل دیوار شیشه ای که دیوار است ولی ستره نیست، گاهی هردو است در دیوار که مانع مشاهده است.

و اکثر فقها در ستره معنای مانع از مشاهده را اخذ کردند به نظر معنای مطابق ستره حجاب نیست ولی حجاب و پوشش از آن بدست می آید.

اما ما لایتخطی سه احتمال دارد، 1- به گام نیاید، حالا گام متعارف باشد یا یک گام کشیده که فروج و فرجه های ران باز می شود. 2- به معنای حائل که درحال تشهد و یا سجده به یک گام نیاید و اگر درحال سجده و تشهد اندازه اش بیش از یک گام باشد جماعت باطل است. و معنای سوم جامع بین هردو باشد هم فاصله و بعد را شامل شود و هم حائل که به یک گام نیاید را. یعنی به گام نیاید چه بُعد باشد یا حائل باشد. ولی آنچه راجع به حائل است ستره و جدار است و روایت هم معتبر است. بعضی روایات است می گوید اشکال ندارد.

1- سألتُ الرضا(ع) عن الرجل یصلّی بالقوم فی مکان ضیّق و یکون بینهم و بینه ستر، کسی امام گروهی می شود که بینشان ستر است. ایجوز ان یصلّی بهم؟ آیا می تواند پیش نماز شود؟ قال: نعم، بله[3][20] ، این روایت حسن بن جم است. مشهور این روایت را قبول ندارند و اعراض کردند ممکن است تقیه باشد، عامه صدای امام جماعت را کافی می داند حائل باشد یا نباشد. یا اینکه نسخه دیگر که شبر دارد درست باشد و امام جواب داده شبر اشکال ندارد یعنی فاصله یک وجبی اشکال ندارد وافی هم شبر دارد، به علاوة عن الرجل یصلّی بقوم زنها باشد مأمومین، گرچه این احتمال بعید است و مهم این است که اعراض کردند.

ملاک مالایتخطی چیست؟ ستره و حائل باشد یا فاصله باشد ملاک چیست؟ صدق وحدت بکند در جماعت و صدق وحدت عرفی باشد و اگر جدار و حائل باشد عرفا نمی گویند جماعت است اگر بگویید اگر صدق وحدت ملاک باشد پس کار عامه درست است که با شنیدن صدا و لو حائل و دیوار باشد جماعت می خوانند؟

قلتُ: در شیعه اجماعی است علاوة بر شنیدن صدا در یک محل هم باشند، پس دو چیز معتبر است:

1- وحدت عرفیه

2- وحدت محل

وحدت عرفیه با وحدت محل علاوة بر شنیدن صدا معتبر است.

2- روایت این روایت راجع به زنها است. راجع به مردها گفته شد اما راجع به زنها اگر حائل بین آنها و امام و یا مأمومین مرد بود حکمش چیست؟ روایت یکی 59 داشت:عن الرجل یصلّی مع قوم که بینشان سترة او جدار داشت، اگر به زنها قوم اطلاق شود اشکال دارد اگر حائل و جدار بینشان باشد سوره حجرات دارد: لا یسخر قوم من قوم و لا نساء من النساء، زنها را مقابل قوم شمرده است.

پس معلوم می شود قوم شامل زنها نمی شود، در بعضی اشعاراست که ما در معلقات این شعر را آوردیم: اقوم آل اسنٍ ام نساءٌ و لا ادری ولست إخال ادری، آل اسن قوم است یا زنها، زنها مقابل قوم است من نمی دانم و نمی خواهم بدانم، ما در معلقات داریم، قوم و نساء مثل فقیر و مسکن است، اگر باهم ذکر شوند معنایشان از هم جداست و اگر جدا ذکر شوند معنایشان یکی است منتهی در قوم از یک طرف است یعنی قوم اگر جدا ذکر شود شامل زنها می شود و اگر با زنها ذکر شود شامل نمی شود ولی نساء اگر جدا ذکر شود این طور نیست که معنای قوم را بدهد و روایت هم قوم را جدا ذکر کرده است شامل زنها می شود و ستر و حائل بین زنها و مردها و همچنین بین زنها و امام اشکال دارد.

ولی فتوای مشهور و بعضی روایات مخالف این است و ستر و حائل را بین زنها و مردها اشکال نمی کنند و اما روایت:

1- موثقه عمار، سألت اباعبدالله(ع) عن الرجل یصلی بالقوم و خلفه دارو فیها نساء هل یجوز لهنّ ان یصلّین خلفه؟ حضرت فرمود: نعم، قوم جدا ذکر شده است ولی دارد پشت سر امام خانه ای است که زنها است و آیا زنها می توانند پشت سرش نماز بخوانند( معلوم می شود حائل به آن صورت نیست که دیواری باشد محکم و دیده نشود) امام فرمود می تواند ان کان الامام اسفل منهن، به شرطی که امام پایین باشد نه طبقه بالا، قلتُ فان بینهن و بینه حائطاً او طریقاً، اگر دیوار و یا راه است که فاصله است بین امام و زنها فرمود: لابأس[4][21]، اشکال ندارد.

و اگر آن روایتی که قوم داشت و شامل زنها می شد که حائل و دیوار بینشان و امام اشکال داشت این روایت آن را تخصیص می زند که اشکال ندارد و فتوا هم موافق این روایت است.

استاد: هر دیوار و راهی که باشد اشکال ندارد یا فرق می کند دیوارها و راه ها؟ حائطاً دارد طریقاً دارد وحدت تنکیر است( تنوین تنکیر) که وحدت محل صدق بکند اما اگر حائطی باشد که از هرجهت بسته باشد و امکان وحدت عرفیه نباشد و راهی باشد که عریض بوده وحدت صدق نکند درست نیست.

اما اگر وحدت صادق است و دیوار است مثلا دیوار پنجره پنجره دارد مثل پشت بام های خوزستان و بعضی مشاهد اشکال ندارد، پس اگر دیوار باشد و صدق وحدت نکند و مشاهده باشد مثل شیشه درست نیست اما اگر مشاهده نباشد و دیوار نباشد ستر باشد بازهم درست نیست چون صدق وحدت نمی کند.

مسألة: حائل در بعضی حالات باشد اشکال دارد یا در جمیع حالات معتبر است، ما در معلقات شبهه کردیم که در بعضی حالات اگر حائل باشد مثلا درحال سجده و تشهد، صدق وحدت می کند یا نه، من شبهه کردم ولی خیلی ها می گویند اشکال ندارد و ما که شک داریم صدق وحدت می کند پس اصل مانع است و نماز باطل یا اصل برائت است و عدم مانع که بحث شد اصل عدم مانع و برائت است.

بعضی موارد مسلما اشکال ندارد مثل جاهایی که ده سانت حائل است، بعضی موارد حتما موجب بطلان است اگر مشاهده نشود و بعضی حالات مثل حال سجده مشکوک است که اصل عدم مانع است.

روایت من لایحضر دو مطلب داشت که تقطیع شده بود:

1- راجع به فاصله بود و در ما لایتخطی احتمال معنای حائل هم داده شد

2- ملاک در ستره و جدار صدق وحدت است نه مشاهده و عدم آن، مطلب دیگر راجع به موقف امام است که بالاتر از مأمومین نباشد.

 



 



[1][18] وسائل باب 62 جماعت ح 1

[2][19] وسائل باب 62 جماعت ح 2

[3][20] وسائل باب 59 جماعت ح 3

[4][21] وسائل باب 60 جماعت ح 1

   سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما