صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه سی و نه


 

بسمه تعالی

در نماز استیداره کعبه خیلی از آقایان مفروض گرفتند که این نماز در زمان ائمه بوده است و سیره در صورتی مفید است که امضاء اهل بیت باشد و اینجا لعل اینکه روی تقیه سکوت کردند.

استاد: ما در هر دو مطلب اشکال داریم: 1- سیره در نماز استیداره کعبه زمان اهل بیت معلوم نیست بوده باشد، اما در اینکه تاریخ و عمل یک باشد معلوم نیست باشد، الآن استیداره ی نماز می خوانند با استصحاب قهقرائی بگویید آن زمان هم چنین بوده چنین اصلی نداریم ما. شما در تاریخ مثل این شبهه را در کامپیوتر بگردید که آن زمان نماز دائره ای بوده است به من خبر بدهید.

و ثانیاً اینکه تقیة سکوت کرده باشند ائمه، این طور نبوده است، شاید در مجلس هارون مسأله را نگفته باشد درست اما اینکه اصلا نگفته باشد درست نیست، چون بحث غصب خلافت را که مهم بوده گفتند حرمت مشروب خواری را گفته اند که در مجلس سلاطین آن زمان بوده و زنان مغینه می آوردند برای رقص و آواز خوانی.

 اینها را به عنوان امام قبول نداشتند ولی به عنوان فقیه قبول داشتند و ائمه برای زراره هم این مسأله را نگفته است؟ در حکم برده داری بعضی می گویند اسلام می خواسته از بین ببرد ولی نتوانسته است.

مثلا اسلام حکم برده داری را گفته است، نه اینکه بنابر بعضی اقوال اسلام نتوانسته است بردگی را از بین ببرد، اسلام مشروب خواری، که بالاتر از بردگی است گفته است.

اگر برده های جنگی را می کشت شاید بعضی قابل اصلاح بودند اگر زندان می کرد خرجی برای دولت داشت. اگر آزاد می کرد دوباره در مقابل می آمدند می جنگیدند پس بین چهار فرضیه بردگی ملی را اسلام پذیرفت که اصلاح و تربیت شوند.

رسول الله باید همه چیز را می گفت و در حجة الوداع فرمود: ما من شیء یقربکم الی الجنة و یبعدکم عن النار الاقد امرتکم به، حتی فرمودارش خراش را برای شما گفتم، مگر می شود مسأله به این بزرگی را نگفته باشد.

علی ایّ حال اصل مسأله که نماز استیداره ای زمان اهل بیت باشد ثابت نیست و اگر ثابت شود حتما امضاء معلوم است.

احکام جماعت:

اولین حکم این است که آیا مأموم می تواند خودش قرائت کند آیا فرق است بین نماز جهر و اخفات، اگر قرائت کند حرام است یا مبطل هم است؟ بعضی چیزها حرام است مثل انجام افعال قبل از امام، باید برگردد اگر برنگشت معلوم نیست مبطل باشد.

قاعده اولیه چیست؟ اگر معلوم نبود برای ما مأموم قرائت کند یا فرق باشد بین جهر و اخفات اصل اولیه این است باید بخواند چون حمد و سوره از اجزاء نماز است، و سقوطش دلیل می خواهد.

سید در عروة: علی القوی در نماز اخفاتیه می تواند بخواند.

عبارت عروة: الاحوط ترک المأموم القرائة فی الرکعتین الاولتین من الظهر والعصر، در نمازهای اخفاتی ظهر و عصر احتیاط این است نخواند، اذا کان فیهما مع الامام، اگر در دو رکعت اول با امام باشد، اگر عقب تر از امام باشد قرائت را خودش بخواند، و ان کان الاقوی الجواز اگرچه اقوا جایز است مع الکراهة.

بعضی گفتند اگر به قصد جزئیت نماز بخواند اشکال دارد و اگر به قصد قرآن باشد اشکال ندارد از بحث ما خارج است.

به عقیده ما روشن نیست اگر به قصد جزئیت نخواند صحیح است، ادله را ببینم چه استفاده می شود دلیل کسانی که می گویند به قصد جزئیت نخواند روایت است که می فرماید خودش نخواند یکله الی الامام قرائت را به امام واگذار کند. امام حمد و سوره به قصد جزئیت را می خواند، پس محل کلام آن است که به قصد جزئیت باشد.

اختلاف است در جواز و عدم جواز: سید جایز می داند، بعضی حتی مبطل هم می داند چون یا حرمت وضعی است باطل می شود یا حرمت تکلیف است می شود مبغوض و بغض ابطال می آورد.

روایات مختلف است:

1- صدوق باسناده عن الحلبی عن الصادق(ع) سند صدوق به حلبی خوب است. اذا صلیت خلف امام تأتم به فلا تقرأ خلفه، اگر پشت سر امامی که قبول داری نماز می خوانی قرائت نکن سمعته ام لم تسمع چه بشنوی یا نشنوی، الا ان تکون صلاة یجهر بالقرائة و لم تسمع فاقرا، در جهریه اگر صدای امام را نمی شنوی بخوان و در جهریه هم اگر می شنوی صدای امام را نخوان. روایت مربوط صلاة اخفاتیه و مربوط بحث ما است.و روایت به خوبی عدم جواز را بیان می کند.

قرائت منهی است قرائت صلاة است یا قرائت به قصد قرآن هم منهی است؟ ظاهر از نهی قرائت به قصد جزئیت است.

2- صحیحه زراره و محمد بن مسلم عن الباقر(ع) کان امیرالمؤمنین علی(ع) یقول: من قرأ خلف امام یأتم به فمات بعث علی غیرالفطرة[1][8]، اگر پشت سر امامی که قبول دارد نماز بخواند و قرائت کند بمیرد به غیر فطرة مرده است. فطرت تنها واجبات و محرمات نیست بلکه مستحبات هم جزء فطرت است. روایت دارد ده چیز جزء فطرت است: یک، گرفتن ناخن- گرفتن شارب، خیلی ها این غیر فطرت در روایت علی(ع) را وجوب گرفتند و غیر فطرت یعنی از اسلام خارج است. اینکه مستحبات جزء فطرت است بحثش جداست.

استاد: بعید است اینکه اگر حمد و سوره خواند از اسلام بیرون باشد و در ذهن متشرعه هم این نمی آید که از اسلام بیرون باشد، در مانند این چیزهایی که به ذهن نمی آید اگر واجب باشد باید شرع تصریح و تکرار کند. پس از غیر فطرت استفاده حرمت نمی شود گرچه آقای خوئی و بعضی استفاده حرمت کردند.

3- صحیحه عبدالله سنان، سألتُ ابا عبدالله(ع) عن الصلاة خلف الامام أأقرأ خلفه؟ قرائت بخوانم؟ قال اماالصلاة التی لایجهر فیها بالقرائة، آنکه جهریه نیست و اخفاتی است، فان ذلک جعل الیه درنماز اخفاتی قرائت به امام واگذار شده فلا تقرأ خلفه، ظهور روایت قرائت نماز است که به امام واگذار شده است و اما الصلاة التی یجهر فیها انما جعل الجهر لیُنصت من خلفه، امام دستورداده شد بلند بخواند تا دیگران سکوت کند، فان سمعت فانصت و ان لم تسمع فاقرأ، اگر صدای امام را می شنوی نخوان و اگر نمی شنوی بخوان، پس در نماز جهریه تفصیل داده شده بین شنیدن و نشنیدن و در اخفاتی نخواند.

4- عن یونس بن یعقوب( این روایت موثقه است) علی بن حسن الفضال که فطحی است در سند است سألت اباعبدالله(ع) عن الصلاة خلف من ارتضی به پرسیدم از نماز پشت سر کسی که قبول دارم او را و راضی ام ااقرأ خلفه؟ پشت سرش بخوانم؟ قال من رضیت به فلاتقرا خلفه[2][9]، اگر قبول داری نخوان و با آن روایات قبل که ملاحظه کنیم این روایت تقیید می خورد که در نماز اخفاتی قرائت نکن.

5- باسناد شیخ طوسی عن حسین بن سعید عن صفوان، عن ابن سنان( یعنی عبدالله) در چاپ آل البیت عبدالله سنان دارد. در چاپ 20 جلدی تصحیح نکرده و عبدالله بن حسن دارد که ما عبدالله حسن نداریم بلکه محمد بن حسن بن سنان داریم که متهم به غلو و کذب است ولی ما اعتقاد داریم که غلو این است خدا بدانیم اما اگر خدا ندانیم و هر فضیلت دیگری راجع به ائمه بگوییم غلو نیست. در بعضی منابع دیگر هم عبدالله سنان در روایت است نه عبدالله بن حسن.

اذا کنت خلف الامام فی صلاة لایجهر فیها بالقرائة، اگر همراه امام در نمازی بودید که جهری نیست و کان الرجل مأموناً علی القرآن، امام هم قرائتش درست است و مأمون بر قرآن است، قرآن را خوب و درست می خواند، فلا تقرأ خلفه فی الاولتین، در دو رکعت اولی قرائت را نخوان قال یجزیک التسبیح[3][10]، در دو رکعت آخر می توانی بخوانی، راوی از امام سوال کردم شما تسبیح می خوانید فرمود من فاتحة الکتاب می خوانم.

پس از روایات به خوبی بدست می آید قرائت در دو رکعت اول نماز اخفاتی برای مأموم درست نیست اما به بعضی روایات استناد شده به جواز، و اگر این روایات جواز درست باشد مجمع این روایات با روایات منع کراهت است، یعنی مکروه است قرائت بخواند مأموم.

1- باسناد شیخ عن حسین بن سعید اهوازی عن نذر بن سُوید عن هشام بن سالم و علی بن نعمان هر دو از عبدالله مسکان عن سلیمان بن خالد، سند مشکلی ندارد، قلت لابی عبدالله(ع) ایقرء الرجل فی الاولی والعصر خلف الامام و هو لایعلم انه یقرأ.

آیا در نماز ظهر و عصر پشت سر امام قرائت می تواند و حال اینکه نمی داند امام قرائت نمی کند، یعنی صدای امام را نمی شنود نه اینکه حکم را نمی داند و جاهل به مسأله است. حکم را می داند ولی صدای امام را نمی شنود، قال لاینبغی ان یقرأ یکله الی الامام[4][11]، شایسته نیست بخواند واگذار کند به امام ظاهراً بلکه الی الامام وجوب است و ینبقی استحباب است، در فقه خیلی ها ینبغی را مستحب و لاینبغی را کراهت گرفتند ولی خیلی ها هم ینبغی را واجب و لاینبغی را حرمت گرفتند. ینبغی مطلوب و لاینبغی مبغوض ودر لسان عرب فعلی استحباب و کراهت است و اگر استصحاب قهقهرائی بگیریم که اصل عدم نقل و در زمان سابق به همین معنا باید باشد.

بعضی تفصیل قائل شدند ینبغی شایسته و استحباب و لاینبغی عدم شایسته و حرمت است به اصطلاح عربهای فعلی مَیسی( نه خوب، نمی شود)

اگر لاینبغی کراهت باشد و یکله الی الامام واجب، صدر و ذیل روایت متعارض می شود و صدر مقدم بر ذیل است و جمعش با روایات جواز کراهت است. یعنی مکروه است قرائت در نمازهای اخفاتی.

 
 




[1][8] وسائل باب 31 صلاة الجماعة ح 4

[2][9] وسائل باب 31 جماعت ح 14

[3][10] وسائل باب31 جماعت ح 9

[4][11] وسائل باب 31 جماعت ح 8

   دوشنبه 7 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما