صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه شصت و چهار


بسمه تعالی

در روایت زیاد بن مروان قندی که درباره کفر امام جماعت روایت کرد گفتیم اشکال ندارد و زیاد بن مروان کثیرالروایت است و معرض عنها نیست گرچه واقفیه بوده ولی برگشت و در مقابل وعده پول تسلیم ابی حمزه بطائنی نشد. و آقای خوئی ثقة می داند چون در سند کامل الزیارت آمده است. و حال اینکه ایشان در تقریرات که از ایشان است بعضی راویان سند کامل الزیارات را تضعیف کردند.

این روایت و روایت دیگر راجع به چه موارد خاص- قبله- کفر- بی وضوء، بی غسل بود چون متعارف این است که چیزهای دیگرهم پیش می آید مثل زیاده رکن لذا اختصاص به این موارد ندارد.

آقای خوئی: متعارف نبوده چیزهای دیگر در روایت ذکر نشده ما سالها پشت سر علی بن زاهد قمی نماز خواندیم یک اشتباه هم پیش نیامد.

استاد: توسعه دادن به موارد دیگر محتمل است و جای احتیاط دارد.

فتوای ابن جنیده وسید مرتضی: نماز امام و مأموم هردو باطل است و دلیلشان روایت است.

1- روایت اول را شهید اول در ذکری نقل کردند در بحث عدالت امام.

صاحب حدایق هم نقل کردند[1][1]: اگر امام جماعت اطلاع داد من بی وضوء بودم نماز مأمومین باطل است، عبارت روایت: یستقبلون صلاتهم لو اخبرهم فی الاثناء انه لم یکن علی طهارت، نمازهایشان را اعاده کنند اگر امام اطلاع بدهد این روایت صراحت دارد که نماز مأمومین باطل است برخلاف آن روایت ولی این روایت مرسل است و در کتب روائی هم نیامده است. و فقهاء طرد کرده است.

استاد: فوقش اگر طرد نکنیم حمل بر استحباب می شود.

2- عن علی(ع) صلی عمر بالناس صلاة الفجرتم صلاته فاقبل الیهم قال یا ایهاالناس صلّی بکم عمرو هو جنب، نماز جماعت را عمر با حال جنابت خوانده است.

فقالوا له الناس ماذا تری، ما چکار کنیم قال علیّ الاعادة و لیس علیکم الاعادة من اعاده کنم شما اعاده ندارید فقال له علی(ع) بل علیک الاعاده و علیهم فان القوم باماهم یرکعون و یسجدون[2][2]، مأمومین با امامشان رکوع و سجود می کنند. فاذا فسد صلاة الامام فسد صلاة المأمومین، نماز امام وقتی باطل شد نماز مأمومین هم باطل است.

این روایت مرسل است و از دعائم الاسلام است که مورد توجه نیست.

3- روایتی است که در دعائم نقل شده است.

من صلّی بالناس و هو جنب اعادو اعادالناس صلاتهم[3][3]، خودش و مردم نماز را اعاده کند اگر امام جنب است و این حدیث در نوادر است.

راوی موسی ابن اسماعیل است که اشعثیات را روایت کرده است قلیل الروایت است و مجهول هم است، و طریق راوندی به موسی بن اسماعیل مجهول است. باب 32 مستدرک است راوندی فی النوادر عن عبدالواحد اسماعیل روبانی عن محمد بن حسن تمیمی، عن سهل بن حسن درباجی عن محمد بن محمد بن اشعث عن موسی بن اسماعیل عن ابیه عن جده موسی بن جعفر عن علی(ع) من صلّی بالناس و هو جنب اعادوالناس صلاتهم.

4- باسناد شیخ طوسی عن علی بن حکم عن عبدالرحمن ازرمی عن ابی عبدالله(ع) صلّی علی(ع) بالناس علی غیر طهر، حضرت امیر بی وضوء با مردم نماز خواند و کانت الظهر ثم دخل و خرج منادیه انّ امیرالمؤمنین(ع) صلّی علی غیر طهر واعیدو، رفت خانه و کسی از طرف حضرت بیرون آمد که علی بدون وضوء نماز خواند شما نمازهایتان را اعاده کنید و لیبلغ الشاهد الغائب[4][4]، شاهدین به غائبین خبر دهند. و این روایات مدرک ابن جنید و سید مرتضی است.

استاد: این با عصمت مخالف است و یک درجه عصمت تعذرالمعصیت است یک درجه به خاطر معرفت که دارد گناه نمی کند ولی خدا ضمانت نمی کند که گناه نمی کند این درجه را اولیاء و علماء و امام زاده می توانند داشته باشند. یک درجه عصمت: خدا ضامن است که گناه نمی کنند و این به خاطر مدیریت جامعه است عصم کم الله من الزلل و آمنکم من الفتن، و اذهب عنکم الرجس مال ائمه و پیامبر است، هرچه که مدیریت جامعه را موهن می کند و لو گناه نباشد، رهبر را خراب کند مثل بی وضوء نماز بخواند، درست نیست قضیه گم شدن شتر رسول الله هم لحظه ای بوده که مردم فکر نکنند پیامبر خداست بعد جبریل خبر داده است، به تعبیرات استاد علامه طباطبائی، ائمه و پیامبر همه چیز را نمی دانند ولی اگر بخواهند می دانند و لو بواسطه خزانه ی علم منفصل مثل جبریل برای پیامبر.

کافی یابی دارد انّ الائمه اذا شاء و علموا.

پس نظر مشهوردرست است که نماز مأمومین درست است در همان موارد و اگر بتوانیم توسعه به غیر آن موارد چهارگانه می دهیم ولی احتیاط می کنیم و به قاعده لاتعاد در جاهای دیگر در غیر ارکان تمسک می کنیم و اما در ارکان یک حرف دیگری است و آن اینکه اگر زیاده رکن کرده از آقا ضیاء نقل کردم در معلقات که این زیاده رکن نیست، زیاده آن است که مستقلا زیاده رکن کند، و این زیاده متابعتی زیاده نیست این همان رکن و ادامه ی همان رکن است. مثل کسی که فکر می کرد جمعیت از این طرف می رود دو قدم رفت فهمید از آن طرف می روند دنبال جمعیت می روند.

پس بعید نیست توسعه داده شود از باب حدیث لاتعاد و متابعت رکن. گرچه فتوا در غیر چهار مورد نمی دهیم ولی بعید نیست توسعه باشد.

 

 



[1][1] حدایق ج 11/234.

[2][2] مستدرک الوسائل باب 36 جماعت ح 2

[3][3] مستدرک باب 32 نوادر ح 3

[4][4] وسائل باب 36 جماعت ح 9

   چهار‌شنبه 9 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما