صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه شصت و پنج


 

بسمه تعالی

مسأله 34 که سید عنوان کردند این است که اگر بعد از نماز جماعت مأموم بفهمد امام فاسق بوده یا کافر بوده است نماز مأموم درست است و جماعت باطل است، و روایات در این زمینه داشتیم و مشمول لاتعاد هم است، اگر اول نماز کوتاهی کرده بر تحقیق و یا قرائنی بر فسق بوده عمل نکرده طبق دستور شرع عمل نکرده است و نماز باطل.

اما اگر تحقیق کرده بوده و بعد از نماز معلوم شد فاسق یا کافر بوده نمازش درست است اما در اثناء نماز فهمید امام فاسق یا کافر بوده چه؟ اگر محل قرائت است و جای تدارک است می خواند و نماز فرادا می شود، علاوة قاعده لاتعاد در اثناء جاری است.

چون در لاتعاد دو مبحث است: ناسی را شامل می شود یا جاهل به حکم و جهل به موضوع را شامل می شود.

2- لاتعاد اثناء را شامل می شود یا در فراغ جاری است؟ اگر بعد از فراغ متوجه شد نماز درست بود در اثناء هم لاتعاد جاری کند و بعد از آن را درست انجام دهد مثل ما نحن فیه.

اگر غیر از فسق و کفر شرایط امامت حاصل نیست، یا برای این مأموم نمی تواند چون امام زن است مأموم مرد. در تاریخ هاست ولید مشروب خورده است، کنیزش را برای نماز فرستاد. یا اصلا نمی تواند امام باشد چون نابالغ است. اگر بعد از نماز متوجه شد نماز درست است فرادا است و لاتعاد شاملش می شود، اگر در اثناء بود یک روایت است ببینیم چه استفاده می شود؟

1- صحیحه زراره، سالته عن رجل صلی بقوم رکعتین ثم اخبرهم انه علی غیر الوضوء، شرط امام جماعت را ندارد. شرط واقعی است نه ذُکری، خبر داد وضوء ندارم، قال: یتم القوم صلاتهم مردم نمازشان را تمام می کنند انّه لیس علی الامام ضمان، امام ضامن نماز نیست و نماز مأموم اشکالی ندارد، این غیر وضوء مثل فسق، کفر و غیر بالغ است فرقی نمی کند.

2- روایت سوم صحیحه محمد بن مسلم سالت اباعبدالله(ع) عن رجل امّ قوماً و هو علی غیر طُهر فاعلمهم بعد ماصلوا، این روایت بعد از نماز است و آن روایت این باب در اثناء نماز بود بعد از نماز گفت وضوء نداشتم، قال یعید هو و لایعیدون، خودش اعاده کند و مأمومین اعاده نکنند.

3- باسناد صدوق عن جمیل بن دراج عن الصادق(ع) فی رجل ام قوما علی غیرالوضوء، امام شد بدون وضوء فانصرف و قدم رجلا، منصرف شد کسی دیگر را جلو انداخت( در اثناء بوده) و لایدری المقدم ما صلی الامام قبله، اینکه جلو رفت نمی داند اما قبلی چند رکعت خوانده است که ادامه دهد.

قال یذکره من خلفه[1][5]، پشت سری ها تذکر می دهند چند رکعت خوانده است، پس در اثناء بوده لذا قاعده لاتعاد و ادله خاصه شامل در اثناء نماز را می شود که نمازشان درست است.

قرائت ترکیبی از دو امام در موارد استثنائی می شود مثل همین مورد و مورد فوت امام جماعت. شهید در ذکری روایتی را ذکر کرده است که نماز را در اثناء اگر مطلع شدند امام وضوء ندارد اعاده کنند: یستقبلون صلاتهم لو اخبرهم الامام فی الاثنا انّه لم یکن علی وضوء.

اگر امام اطلاع داد در اثناء نماز که شرط امامت را ندارد یستقبلون یعنی مأمومین از اول شروع می کنند. شهید در ذکری این روایت را بدون سند نقل می کند و یا طریقش را به حماد در این حدیث نقل نکرده است و حدایق هم این را در ج 234:11 نقل کردند.

بعضی استقبال را مستحب گرفتند، مرحوم خوئی می گویند حمل بر استحباب در جایی است که عرفیت داشته باشد مثلا اعد صلاتک عبارت دیگر یجزی دارد یا لابأس بترک الاعاده جمع می شود و حمل بر استحباب می شود.

اما اینجا که صلاة باطلة یستقبلون صلاتهم، یستأنفون صلاتهم قابل جمع نیست، چون باطلة مستحبی نداریم و این عبارت متفاهم عرفی نیست، یستقبلون مثل یستأنفون صلاتهم است فرقی ندارد، پس روایت را از باب ضعف سند طرد می کنیم.

استاد: یسیتقبلون مثل یعیدون صلاتهم است فرقی ندارند حمل بر ندب می شود.

سید می گوید نماز مأمومین اشکال ندارد بلکه احوط این است اعاده کند در جایی که زن و یا نابالغ است امام جماعت، در کفر و فسق هم احتیاط اعاده است ظاهراً نکته اش این است لاتعاد یک شبهه دارد که آن لاتعاد مخصوص نسیان است و موارد مذکور نسیان نبود.

آقای نائنی و بروجردی، مخصوص نسیان می دانند علاوة سید مرتضی و ابن جنید نماز را باطل می دانستند لذا خوب است اعاده کند، گرچه صاحب حدایق فتوای ابن جنید را قریب به عامه می داند نه شیعه، اما سید مرتضی از بزرگان است لذا احتیاطا اعاده کند.

آقای بروجردی در محافل خصوصی گفته بودند که عرب جای اعاده را می گوید به قصد امتثال انجام داده می خواهد بازهم از اول انجام دهد.

استاد: بله و اعاده جایی که دوباره بخواند را هم شامل می شود.

مسأله 35 عروة: امام اگر چیزی از واجبات نماز فراموش کرده مأموم گاهی متوجه می شود گاهی نمی شود، فراموش شده رکن است گاهی غیر رکن و غیر رکن گاهی قرائت است گاهی غیر قرائت. مأموم در این صور فوق گاهی می تواند امام را متوجه کند گاهی نمی تواند چون امام کر است آیا اعلام بر مأموم واجب است یا نه.

اگر قرائت را فراموش کرده کی متوجه شده مأموم؟ در رکوع اگر متوجه شده لاتعاد می گیرد اگر قبل از رکوع است امام را متوجه می کند اگر امام متوجه نیست قرائت را مأموم سریع می خواند یا حمد تنها را و خودش را به رکوع می رساند، اگر فراموش شده رکن است مثلا رکوع امام را متوجه می کند اگر متوجه نمی شود نمازش فرادا می شود، اگر مأموم مثل امام فراموش کرده نماز باطل است چون رکن عمدا و سهواً فراموش شود مبطل است.

اگر غیر قرائت باشد فراموش شده بازهم می تواند متوجه کند یا نه در صورت دوم خودش می خواند واجب نیست اعلام کند مثلا کسی بی وضوء نماز می خواند یا خواب است نماز نمی خواند بر ما واجب نیست اعلام کنیم و خودمان را به زحمت و کلفت اندازیم میزان علم خود امام است.

از بعضی روایات استفاده می شود اعلام کند واجب است.

1- کلینی عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد علی بن حکم، عن العاء بن رزین محمد بن مسلم، سند مشکلی ندارد.

سئل ابوعبدالله عن الرجل ام قوما فیغلط، پرسیدند درباره کسی که اشتباه می کند، آیه را غلط می خواند یا خراب کرد، خراب کردن اعم از غلط خواندن است، رکن را هم شامل می شود.

قال: یفتح من خلفه[2][6]، مأموم پشت سر باز می کنند راه را نشان می دهند، فتح نشان دادن راه است.

قرائت معنای مسلم است بعضی اعم از فاتحه گرفتند، ظاهر یفتح مضارع در مقام امر معنای وجوب استفاده می شود.

2- حسین بن محمد محلی بن محمد وشّاء، مفضّل بن صالح که این مفضل توثیق ندارد بلکه تضعیف شده است عن جابر عن الباقر(ع) قال: لیکون الذین یلون الامام منکم اولی الاحلام منکم، والنحاء آنهایی که به امام نزدیک باشند دانشمندان و عقلاء قوم باشند فان نسی الامام او تعایا، اگر امام فراموش کردیا خسته شد از راه جهل- عجز- نتوانست درست بخواند، قوّمواه[3][7]، آنها درست کنند صاف کنند ماضی است ولی معنای وجوب دارد.

3- موثقه سماعه عین روایت اول است: سألته عن الامام اذا خطاء فی القرآن، آن دوتا قرآن نداشت و ظهور اولیه را قرائت گرفتیم و گرنه ظهور قطعی نیست فلا یدری ما یقول[4][8]، اشتباه کرد و نفهمید اشتباه کرده است آن دو روایت اول جهل مرکب است و این روایت جهل بسیط است یعنی نمی داند چه بگوید و آن روایت این بود خراب کرد و در این روایت دارد از این بعد خراب می شود. از این روایات استفاده کردند واجب است مأموم اعلام کند به امام.

از این روایات استفاده کردند واجب است مأموم اعلام کند به امام

اما یک روایت داریم صراحتاً می گوید نگوید اشتباه امام را روایت عبدالله جعفری حمیری در قرب الاسناد عن عبدالله بن حسن عن ابیه عن علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر عبدالله حسن توثیق ندارد و در خاتمه مستدرک حاج نوری توثیق کرده است.

سألته عن الرجل یکون فی صلاته فیستفتح الرجل الآیه، کسی دارد نماز می خواند، در وسط نماز طلب می کند راه برایش باز شود، یعنی گیر کرده از دیگران دنباله آیة را سوال می کند.

هل یفتح علیه هل یقطع الصلاة بذلک، آیا باز کند برایش و آیا این موجب قطع و بطلان نماز می شود؟ قال: لایصلح ان یفتح علیه، درست نیست راه برایش باز کنید.

این روایت با روایات مجوزه معارض است و حمل بر استحباب شود.

احتمال دارد استفهام انکاری باشد یعنی به راوی می گوید تو می گوئی نباید راه را برایش نشان داد؟ یعنی راه نشان بده احتمال دارد جواب امام این طور باشد: قال: لا، یصلح ان یفتح علیه یعنی را ه را برایش باز کند یعنی لایقطع الصلاة یصلح ان یفتح، این احتمالات جهت جمع روایات بود.

و آن دو روایت اول و دوم. مخصوصاً اولی روشن نیست که غلط خوانده چه را غلط خوانده قرائت است یا غیر قرائت رکن است یا غیر رکن روشن نیست وشاید مربوط نسیان که مورد بحث ما است نباشد، اگر رکن است خود مأموم نمازش را درست کند به امام اعلان نکند غیر رکن مثل تشهد- جلسه استراحت را نخواند رکن نیست و نماز درست است.

 

 



[1][5] وسائل باب 40 جماعت ح 2

[2][6] وسائل باب 7 جماعت ح 1

[3][7] وسائل باب 7 جماعت ح 2

[4][8] وسائل باب 7 جماعت ح 3

   چهار‌شنبه 9 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما