صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه نود و نه


بسمه تعالی


 

از مسائل تفریعی که سید ذکر کردند مسأله هشتم است: اذا اخل بالسترالعورة سهواً، اگر لباس ساتر نبود یا ساتر نداشت می فرماید فالاقوی عدم البطلان، باطل کننده نیست، و کذالواخل بالشرائط الساتر، عدی الطهارة، و هم چنین اگر شرایط دیگری غیر از طهارت نداشت می فرماید مثلا من غیرالمأکولیة از اجزاء غیر مأکول بود و عدم کونه حریراً او ذهباً، طلا و حریر اگر نبود اقوی عدم بطلان است و اگر احتیاط اعاده و رعایت حال بطلان است.

در مأکولیت نظرشان این است اگر سهو لباسش یا روی لباسش غیرمأکول بود اشکال ندارد و لاتعاد الصلاة این را شامل می شود.

1- اما موثقه ابن بکیر: عبدالله بکیر: تأکید می کند اگر لباس از اجزاء ما لایؤکل باشد نماز باطل است.

کل اجزاء ما لایؤکل من لحمه وبره و ان کل ذلک فاسد، الصلاة فی کل واحد من هذه فاسد[1]، تأکید دارد و لو لاتعاد حاکم است بر ادله اولیه ولی تأکید دارد این روایت لذا جای شبهه دارد.

2- از امام می پرسند اگر کسی نمی دانسته و لباس از اجزاء ما لایؤکل بوده نمازش چطور است حضرت فرموده اشکال ندارد[2]، پس جاهل استثناء است. نسیان را استناء نکرده است. مرحوم سید خیلی از محشین عروة می گوید به استناد لاتعاد که حاکم بر ادله ی دیگری است.

مسأله ی نهم که سید عنوان کرده است: اذا اخل بالشرائط المکان، شرایط مکان را اگر نداشت فالاقوی عدم البطلان و ان کان الاحوط فیما عدی الاباحة، اگر شرایط مکان را نداشت نماز باطل نیست و اگرچه در غیر اباحة احتیاط کند و بعد می فرماید در اباحة اگر غصب بود هم باطل است.

در غصب یک موقع خودش غاصب است ادله لاتعاد حدیث رفع- جنبه ی امتنانی دارند در غصب و غاصب جاری نیست، اگر کسی دیگر غصب کرده است و این نمی دانست یا فراموش کرده است نمازش باطل نیست. در غاصب لاابالی نمازش باطل است احادیث شاملش نمی شود ولی اگر غاصب است و لاابالی نیست و نماز خواند سهواً و نسیاناً اشکال ندارد و اگر یادش بود که مکان غصبی است نماز نمی خواند.

مسأله ده: اگر شرایط مسجَد را نداشت، مهر ما یصح السجود نبود- پاک نبود یا مأکول و ملبوس بود سید می فرماید و ان کانما لایصح السجود علیه اما لنجاسته، مهر نجس بود، و لو نجاست خشک هم باشد او یکون من المأکول والملبوس، یا مأکول و ملبوس بود چون سهو بوده لم تبطل الصلاة.

در ابواب مکان مصلی بحث کردیم که منظور از مالایصح السجود چیست؟ آیا لاتعاد الا من خمس رکوع- سجود آیا رکوع و سجود به معنای عرفی یا با شرایط شرعی خود؟ لاتعاد الا در پنج تا که یکی هم سجود است آیا سجود به معنای عرفی است یا به معنای شرایط شرعی است؟ اگر به معنای شرایط شرعی باشد وقت شرایط ندارد جزء مستثنی لاتعاد است و نماز باطل است، اگر به معنای عرفی سجده باشد اینجا عرفا سجده است و مبطل نیست.

مطلبی را خدمت شما عرض کنم: که بین مراجع اختلاف است، اگر کسی سجده نمی تواند برود و اگر روی صندلی باشد می تواند سجده کند، بعضی از بزرگان گفتند از متأخرین که قیام کند و ایماءً رکوع و سجده کند.

استاد: اولا اگر بنشیند می تواند سجده کند و قوام سجده بر مایصح السجود است و این می تواند روی صندلی بنشیند سجده کند و این که روی زمین سجده نمی تواند از شرایط سجده است، شرایط سجده تساوی موقف سجده و قدمین است، این از شرایط است نه مقوّم سجده کرد در محل خودش بحث شده است پس سجده می تواند و شرط تساوی موقف مسجَد و قدم را نمی تواند انجام دهد. پس باید سجده کند تساوی رجلین نیست و این از شرایط است نه از مقوم سجود.

مسأله 11 مهم است: که زیادی رکعت، رکوع- دو سجده- تکبیرة الاحرام است سهواً اشکال دارد الا سجدتین و رکوع در جماعت به قصد متابعت اشکال ندارد. اما زیادی اجزاء غیر رکنی اگر سهواً باشد مبطل نیست. قیام متصل به رکوع به خاطر شرط ده رکوع مبطل است، یا شرط تکبیرة الاحرام قیام است که عن قیام باشد و الا مبطل است چون زیادی رکن می شود.

بارها عرض کردیم مهم ترین کتب فقه از نظر اقوال و ادله طهارت و صلات و در معاملات بیع است. اگر کسی یک رکعت اضافه کرد نمازش باطل است و زیاده رکن است؟ محقق در معتبر می گوید.

1- اگر بعد از رکعت چهارم کمی نشست حدیث لاتعاد می گیرد و رکعت پنجم جزء نماز نیست و لو به قصد جزئیت انجام دهد برای اینکه فاصله ایجاد شده است. و تشهد و سلام جزء نماز نیست فراموش کرده است حدیث رفع و لاتعاد شاملش می شود، این یک بیان.

2- در معتبر محقق می گوید وقت بعد از رکعت چهارم نشست رکعت بعدی جزء نماز نشد به خاطر فاصله.

استاد: این مقدار فاصله یک دقیقه ای مهم نیست و فاصله انجام نشده است.

پس بیان اول درست است که تشهد و سلام را فراموش کرد انجام نداد به اندازه تشهد نشسته است.

جزء مستثنی منه لاتعاد است که شامل می شود یعنی در هنگام سهو و نسیان جزء نماز این ها نیستند.

خلاصه: به دو بیان رکعت پنجم زیاده در نماز نیست یکی چون تشهد و سلام را فراموش کرده است که جزء نیست در موقع سهو و بیان دوم، چون قاصد شده است بعد از رکعت چهارم زیاده نیست انماالکلام در روایات، خیلی از روایات می گویند اعاده کند:

1- روایت صحیحه زراره و بکیر از امام باقر(ع) اذاستیقن انه زاد فی صلاته المکتوبة رکعة لم یعتد بها و استقبل صلاته استقبالا اذا کان قد استیقن یقینا[3]، بعضی نسخ رکعت را ندارد، اگر تعیین کرد اضافه کرد، ( یک رکعت ) را اعتناء به این نماز نکند و از اول بخواند.

2- صحیحه ابو بصیر قال ابوعبدالله(ع) من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده[4].

3- موثقه حسن بن علی بن فضال سألته ( در اعتبارش به خاطر ابی جمیله شک کردم )، من صلّی العصر ستة رکعات، خمس رکعات، قال ان استیقن انه صلی خمس رکعات اوستاً، اگر یقین کرد پنج رکعت یا شش رکعت خوانده است نمازش باطل است از اول بخواند.

اما بعضی روایات است که می گوید اگر به مقدار تشهد نشسته است نمازش درست است.

1- عن الباقر(ع) سألته عن رجل صلی خمساً قال ان کان قد جلس فی الرابعة مقدارالتشهد قد تمّ صلاته اگر در رکعت چهارم به مقدار تشهد نشسته نمازش درست است.

جلس یعنی چه؟ به اندازه تشهد، به چه ملاک بوده این؟ آیا حرف محقق در معتبر را می گوید؟ شاید نظر محقق به این روایت بوده است که موالات به هم می خورد.

استاد: اگر کسی به مقدار تشهد نشست و بعد یادش آمد تشهد را نخوانده آیا موالات به هم می خورد؟ و این مقدار فاصله موالات را به هم نمی زند ولی روایت این طوری گفته است.

 



[1] وسائل باب 2 لباس مصلی ح 1

[2] وسائل باب 40 نجاسات ح 5

[3] وسائل باب19 خلل ح 1-2

[4] وسائل باب 19 خلل ح2

   یک‌شنبه 13 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما