صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 93-94

صلاة جلسه صد و دو


                                    

                                                  بسمه تعالی

صحبت این بود که اولا روایت من زاد رکعة وجب علیه الاعادة اگر این نبود طبق قاعده بگوییم نمازش درست است و لو تشهد و سلام را نگفته و یک سجده را انجام نداده است، کاملا توضیح داده شد.

استاد: طبق قاعده هم بگوییم این حرف درست نیست. روایات که می گوید اوله التکبیر و آخره التسلیم، روایات قاطعی است و هیچ فقیهی نمی تواند بگوید این اوله التکبیر را به هم بزنیم و همین طور آخره التسلیم را به هم بزنیم و بگوییم الافلان جا، این روایا خیلی قاطع است و اینکه یک رکعت اضافه کرده بگوییم سلام را فراموش کرده است و سلام جزء نیست این حرف درست نیست بلکه سلام رکن نماز است یقینا گرچه در روایات ذکر نشده است همانطور که تکبیرة الاحرام به عنوان رکن ذکر نشده است.

ان قلت اگر سلام را نگفت و موالات به هم خورد آیا از نماز خارج شده است یا نه؟ قلنا: خارج شده با فرد بطلان نماز نه باصحت نماز، اگر سلام را بگوید با فرد صحت نماز خارج شده است، و اگر سلام را به جهت دیگری نگفته باشد نمی شود بگوییم از نماز خارج شده با فرد صحت صلاة. اینکه بعضی مثل آقای خوئی فرمودند اگر سلام نگفت سهواً از نماز خارج شده با قاعده لاتعاد ولی حرف درستی نیست بلکه از نماز خارج شد با فرد بطلان نماز.

رکن یعنی چه: آن است که با ترکش نماز باطل می شود و با زیاده اش هم باطل می شود، اولا این معنا در فقه است نه در روایات و لغت، و به حسب روایات و لغت این طور نیست بلکه در لغت می گویند به ترک شیء از بین می رود نه با زیاده بلکه یک ستون در ساختمان اضافه شود اشکال وارد نمی شود، لذا روایات لاتعاد همانطور که در تکبیر تخصیص خورده است در تسلیم هم تخصیص خورده است. در بعضی چیزهای دیگر مثل قیام متصل به رکوع را اگر چیزی جدا بدانیم و مشهور جدا می داند و ما جدا نمی دانیم، این رکن است و لاتعاد تخصیص خورده است.

یک روایت داشتیم اگر تشهد و سلام را نگفت و رکعت پنجم را اضافه کرد، بنشیند و تشهد بخواند.

1- عن الصادق(ع) سالته عن رجل صلّی الظهر خمسا، سوال کردم از کسی که نماز ظهر را پنج رکعت خوانده است، از این تعبیر معلوم می شود متصل است رکعت پنجم، یعنی ظهر را پنج رکعت خواند نه اینکه چهار رکعت خواند و یک رکعت اضافه کرد. قال: ان کان لایدری ان جلس فی الرابعة ام لم یجلس، اگر نمی داند در رکعت چهارم نشسته یا نه، یجعل اربعة رکعات منهاالظهر چهار رکعت آن را ظهر حساب کند و یجلس یتشهد بعد بنشیند و تشهد بگوید ثم یصلّی و هو جالس بعد همانطور که نشسته نماز بخواند دو رکعت با چهار سجده و یضفها الی الخامسة، فتکون نافلة[1]، و به رکعت پنجم اضافه کند و نافله قرار دهد. این یجلس و تشهد چیست؟ اگر تشهد نماز واجب است تجاوز از محل است چون بعد از قیام است و در محل قبل از قیام است و مشمول قاعده تجاوز است. اگر تشهد نماز نافله است باید بعدی یک رکعت باشد.

مگر توجیه شود که مستحب است تشهد بخواند برای نماز واجب و لو اینکه طبق قاعده تجاوز لازم نیست.

گرچه اینجا یتشهد اخبار در مقام انشاء است و ظهور در وجوب دارد ولی چاره نداریم که مستحب بگوییم، چون قاعده تجاوز وجوب را از کار می اندازد.

مطلب دیگر زیاده رکوع است، مشهور قائل به بطلان هستند و ادعای اجماع شده است در باب 4 رکوع روایت داشتیم یعیدالصلاة من رکعة و لایعید من سجدة، دو روایت است که یکی صحیحه و دیگری موثقه ابن فضّال است، در این دو روایت دارد یعیدالصلاة من رکعة و لایعیدها من سجده رکعة مقابل سجده است نه رکعت. و فعُلة لمرّة کجَلسة و فِعلة لهیئة کجِلسة، عبارت ابن مالک، بنابراین هم اجماع و هم این دو روایت است و اگر شبهه دارد روایت من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده، یک سجده با ادله دیگر خارج شد رکوع باقی است تحت عنوان زیاده.

آیا با لاتعاد هم می شود درست کرد یا نه؟ ببینیم لاتعاد مال زیاده است یا مال نقص هم است؟ در مستثنی نه، یعنی لاتعادالصلاة من ایّ خلل الا این پنج تا و در مستثنی بگوییم نقص را می گوید نه زیاده را. اگر کسی بگوید نقص را در مستثنی گفته است بحث ما نحن فیه را شامل نمی شود که بحث ما در زیاده است. در حقیقت هم همین طور است که زیاده و نقیصه را می گیرد و اگر نقیصه را بگوییم شامل می شود خلاف ظاهر است و این همه کتابهای فقهی را ببینید من اخل فی صلاته من زیادة الرکوع....

و اگر در روایت کلمه خلل ندارد، پس اشکال حاصله از این پنج تا و غیر پنج تا است.

آقایان تاییدی آوردند در مستثنی که زیاده را نمی گوید چون در سه تا از پنج تا زیاده نیست در وقت- قبله طهور، معنا ندارد در وقت و قبله و در طهور نورعلی است.

جواب عبارت اعم از نقص و زیاده است ولی این سه مورد خارجاً تحقق زیاده ندارد.

در این سه تا زیاده جا ندارد.

و اما زیاده سجدتین روایت ندارد با اینکه رکن هستند پس لاتعاد با اینکه سجده و تکبیرة را نگفته پس تخصیص بردار است. همه می گویند رکن است و دلیل من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده است یک سجده خارج شد و دو سجده باقی است. و اما تکبیرة الاحرام با اینکه در لاتعاد نیست مشهور قائل به بطلان شدند و لو سهواً تکرار کند چون با تکبیر اول وارد نماز می شوید و با تکبیر دوم خارج از نماز می شوید. استاد: به چه جهت خارج می شود؟ اگر دو دفعه سلام کند به کسی اشکال دارد؟ نه، اولی سلام تحیت است دومی اولی را نقص نمی کند بلکه تأکید است و زیادی تکبیر هم مثل سلام است تکرارش اشکال ندارد، پس وجهی برای بطلان تکرار تکبیرة الاحرام پیدا نکردیم نظیر این مورد نیت است لاتعاد نگفته است، آیا نیت زیاده اش مبطل است مثل نقصش؟ نیت را معنا کنیم: اگر نیت داعی است، داعی پشت سر داعی تأکید است، در حقیقت آنچه در ذهن است داعی، معنا ندارد تا بگوییم تکرار شده است، اگر به معنا اخطار بگیریم تکرار معنا دارد مثل اینکه در لفظ بگوئی اصلّی، اصلّی، هیمن طور در قضیه معهوده مثل قضیه ملفوظ.

تکرار معنا ندارد، یعنی اگر در ذهن دوبار بگوید اصلّی، تأکید می شود، پس زیاده در تکبیر و در نیت بالاخص یا معنا ندارد یا تأکید است، داعی یعنی باعث بدون اینکه در ذهن بیاورد خودش است و اخطار آن است که در ذهن یا زبان بیاوری قضیه معهوده است.

مطلب بعدی قیام است به خاطر رکوع است که رکوع عن قیام باید باشد و الا رکوع رکوع نشده است ولی اگر قیام را به حسب تعبیر خیلی از فقهاء اگر جدا از رکوع باشد و جدا از تکبیر باشد مقدمه است برای تکبیر و رکوع بازهم جدا نیست، ما دلیل بر بطلان نداریم ادعای اجماع شده است و اجماع هم مدرکی است.

روایتی داریم راجع به سجده سهو است:

1- ابن ابی عمیر عن بعض اصحابنا، ما روایت را معتبر می دانیم، بعضی به خاطر ارسال معتبر نمی دانند عن سفیان بن شمس عن ابی عبدالله(ع) تسجد سجدتی السهو فی کل زیادة تدخل علیه اوالنقصان، دو سجده سهو انجام می دهی برای هر زیاده و نقصان، از این روایت استفاده می شود صحت هر نمازی که زیاده و نقصان داشته باشد الّا ما خرج بالدلیل، زیاده سجده واجده و تکبیر اشکال ندارد پس نسبت این روایت با روایت من زاد فعلیه الاعادة چه می شود؟

این روایت می گوید تمام زیاده ها سجده سهو دارد و من زاد می گفت من زاد فعلیه الاعادة مقابل این روایت است، این روایت سهو را می گوید و من زاد عمد و سهو را شامل می شود از باب اطلاق و تقیید سهو خارج است عمد باقی می ماند، در تمام زیاده ها و زیادی سلام که خارج از نماز است اشکال ندارد.

زیاده رکعت مبطل است مگر در سفر، صلاة مسافر که اگر تمام خواند در وقت اعاده دارد خارج وقت اعاده لازم نیست، بحثش آنجا می آید.



[1] وسائل باب 19 خلل ح7

   سه‌شنبه 29 اردیبهشت 1394




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما