صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه شصت و چهار






بسمه تعالی
یکی از مواردی که سجده سهو گفتند که لازم است در مورد نسیان سجده واحده از یک رکعت نماز که اگر در یک رکعتی به جای دو سجده یک سجده انجام داد از روز نسیان بعد از نماز ضمن قضاء این سجده دو سجده سهو هم انجام می دهد. دلیلی که در این مسئله آورده شده بعد از دو اجماع که ادعای اجماع شده دو سنخ دلیل هست، یکی دلیل عام که شامل نسیان سجده هم می شود و یکی دلیل خاص که در مورد خود نسیان سجده هست اما دلیل عام که هم نسیان سجده را می گیرد و هم چیزهای دیگر را همان مرسله سفیان بن سمت است یکی دو روایت دیگر هم به همین مضمون ذکر شده است. مرسله سفیان بن سمت همان است که بارها خواندیم ابن ابی عمیر نقل می کند عن بعض اصحابنا و او نقل می کند از سفیان از نظر سند همان بحثی که قبلا داشتیم که آیا مرسلات ابن ابی عمیر را قبول کنیم و همینطور نقل ابن ابی عمیر از افراد ضعیف اینجا ابن ابی عمیر عن رجل و آن رجل هم از سفیان رجل معلوم نیست که چه کسی است و سفیان هم که توثیق ندارد، عبارت اینطور است، شیخ باسناده عن احمد بن محمد بن عیسی عن حسین بن سعید یعنی اهوازی عن ابن ابی عمیر عن بعض اصحابنا عن سفیان بن سمت، سفیان بن سمت قلیل الروایة است در کل فقه ده دوازده تا روایت بیشتر ندارد، توثیقی هم اصلا ذکر نشده است اما تضعیفی هم ندارد، آن وقت صحبت این است که این مرسله ابن ابی عمیر عن بعض اصحابنا عن سفیان را بپذیریم یا نه؟ یکی از جلسات قبل توضیح دادم که مرحوم شیخ در عدّه ادعا کردند که اصحاب به مراسیل ابن ابی عمیر و بعضی های دیگر هم عمل می کنند و مرحوم کشی هم در آن عبارتی که عرض شده ادعای اجماع کرده اجمة الاصابة علی تصحیح ما یصح ان جماعة آن جا هم ادعا کرده است که مرسلات ابن ابی عمیر و عده ای ادعا شده که بقیه هم تا هجده نفر همینطور گفتند اینها معتبر هستند. من در آن جلسه عرض کردم که به نظر می آید که حق با مشهور اصحاب است که منظور کشی این است که وقتی به ابن ابی عمیر رسید بعدش را دیگر لازم نیست نگاه کنید معتبر است اما جهاتی مد نظر است یک اینکه درحقیقت یک نوع تعارض بین وجدان و خبر کشی و شیخ در عدّه، شیخ در عُدّه و کشی ادعا می کنند که اینها لایرسلون الّا ان ثقة به این جهت هم است که مرسلاتشان معتبر است. ما می بینیم که اینها الی ماشاء الله از ضعاف نقل کردند درست است که نقل از ضعاف غیر ارسال است ولی بالاخره معلوم می شود که وقتی از ضعاف نقل می کنند بنابراین ارسال از ضعاف هم ممکن است، یک قدری از این نظر مشکل می آید.
از طرفی نقل کشی و شیخ در عُدّه معید به نقل های دیگر نیست و همین دو نقل است درحقیقت باید بگوییم کشی اصل است شیخ آنقدر سرش شلوغ است در تألیفات به تعبیر مرحوم آقای بروجردی(ره) در یک مسئله ای فرمود که شاید شیخ پنج دقیقه ای هم در این مسئله وقت گذاشته است، کارها زیاد و فشارها زیاد لذا یک قدری محل شبهه است از طرفی اگر بخواهیم در همین مورد ما نحن فیه که سجده سهو برای سجده فراموش شده بگوییم حالا به فرض روایت مرسله ابن ابی عمیر را هم در این مورد قبول کنیم اما اصحاب اعراض کردند یعنی نوعا قائل نیستند از آن طرف ادعای اجماع شده ولی از این طرف ادعای شهرت بر اجماع خلاف که گفته اند اینجا سجده سهو ندارد از طرفی عبارت عام است نمی گوید که سجده سهو نمی گوید در مورد نسیان سجده سجده سهو دارد در مورد خصوص نسیان سجده که نیست، به طور کلی می گوید در هر زیاده و نقصان آن وقت هر زیاده و نقصان شامل مستحبات هم می شود در مستحبات کم کرد یا زیاد کرد، عمدش اشکال ندارد آن وقت سهوش سجده سهو می آورد خیلی بعید می رسد که بگوییم یک چیزی عمدش هیچ مجازتی ندارد ولی سهوش را حتما باید سجده سهو انجام دهی.
پس مسئله چی شد؟ در نسیان سجده واحده از یک رکعت دلیل عام ما مرسله سفیان است، یک اشکال سندی از طرفی در خود ما نحن فیه اصحاب قبول نکردند که سجده سهو داشته باشد شهرت بر خلاف است، از طرفی می گوید عمدش هیچ اشکال ندارد در مستحبات، آن وقت این روایات که ندارد در واجبات می گوید در هر زیاده و نقص آن وقت این خیلی بعید می آید که عمدش هیچ مشکل و مجازاتی نداشته باشد ولی سهوش بگوییم سجده سهو دارد. بنابراین برخلاف آن ادعای اجماعی که شده به نظر می رسد که هم شهرت برخلاف است و هم نمی شود به نقل یکی ادعای اجماع شود لذا از نظری که داشتیم یک قدری به نظر بعید می آید، البته در فقه در یک مسئله ای دلیلمان منحصر نیست به مرسله ابن ابی عمیر و مانند اینها ادله دیگری داریم ولی اگر در مسئله ای فقط کار کشید به مرسله ابن ابی عمیر به نظر بعید می آید که بتوانیم قبول کنیم الا در یک موردی که تقریبا همه عمل کردند نه فقط نقل کشی عمل دیگران، و آنجایی که ابن ابی عمیر ارسال کند آن هم از بعض اصحابنا و بعدش دیگر از یک ضعیفی نباشد مثل اینجا، اینجا دارد عن بعض اصحابنا عن سفیان.
از طرفی این فی کل زیادةٍ او نقصان که سفیان نقل کرده است عن الصادق(ع) این ندارد خصوص سجده یعنی وضع الجبهة علی العرض بنابراین ذکر سجده وقتی فراموش کرد باید این طور باشد فی کل زیادة او نقصان، هیچ کس اینطور فتوا نمی دهد. خلاصه خیلی به نظر بعید می آید پس دلیل عام چیزی نداریم برای اینکه بگوییم در نسیان سجده فراموش شده حتما سجده سهو دارد، این دلیل عام.
و اما دلیل خاص بعضی روایات داریم ببینیم از این روایات استفاده می شود یا نه، به نظر سابقا در بحث قضاء سجده خواندیم این را اینجا بحث سجده سهو در سجده است. روایت جعفر بن بشیر در باب 14 از ابواب سجود روایت هفتم جعفر بن بشیر از ثقات اصحاب است در دوره غیبت صغری است که شاید با نواب خاص هم تماس داشته ایشان متوفی 280 است خیلی هم توثیق شده است. ایشان روایت را اینطور نقل می کند و روایتش هم شبه مضمره است سئل احدهم از یکی از ائمه این سوال شد حالا کدام امام است معلوم نیست، ان رجل ذکر انّه لم یسجد فی الرکعتین الاولتین الّا سجدتا یک کسی متوجه شد که در رکعت اول و دوم فقط یک سجده انجام داده یک سجده یعنی سه سجده را یادش رفته است یا اینکه در هر رکعتی یک سجده انجام داده است؟ اگر آن باشد که سه سجده ترک کرده باشد این یقینا باطل است، منظور این است که در هر رکعتی یک سجده آورده و یک سجده نیاورده بعد فرمود که و هو فی التشهد الاول در تشهد اول است یک سجده در این رکعت یک سجده هم در رکعت اول انجام نداده قال حضرت فرمود فالیسجدها این یک سجده ای را که ترک کرده است الان انجام دهد ثمّ الینحض بعد بلند شود و نمازش را ادامه دهد، لم یسجد می گوییم در هر رکعتی یک سجده را آورده و هو فی التشهدالاول و در تشهد اول است یعنی رکعت دوم یادش افتاد که این دو رکعتی که خوانده است هر رکعتی یک سجده انجام داده است حضرت دربیان حکم این باید بفرماید که این که برای این رکعت است باید انجام دهد چون هنوز به رکعت سوم که نرسیده است اما باید بگوید که راجع به آن سجده رکعت اولی هم که انجام نداده چکار کند هیچ چیزی نگفته است فقط می گوید که راجع به این سجده رکعت دوم سجده را الان انجام دهد و بلند شود برای رکعت سوم و بعد می گوید و اذا ذکرهوا و هو فی التشهد الثانی اگر در تشهد دومی است رکعت چهارم است قبل عن یسلم قبل از سلام یادش افتاد که یک سجده اینجا کم کرده است البته باز صدر روایت است که یک سجده از هردو رکعت کم کرده است باز حضرت فقط سجده دومی را عنایت کرده و اذا ذکرهوا و هو فی التشهدالثانی قبل عن یسلم فالیسجدها سجده کند این سجده را که فراموش کرده ثمّ یسلّم بعد سلام بدهد ثمّ یسجد سجدتی السهو دو سجده انجام دهد.
به حسب این رایت پس دو سجده سهو برای فراموشی یک سجده در رکعت اول است، رکعت دوم را که انجام می دهد و پس رکعت اول را فراموش کرده است و رکعت اول را که یک سجده انجام نداده این دو سجده سهو دارد و بنابراین در تشهد اول سجده سهو ندارد، در تشهد دوم سجده سهو دارد. چه فرقی می کند، اگر بنا است که سجده فراموش شده سجده سهو داشته باشد نباید فرقی بین سجده اول و دوم باشد در تشهد اول یادش افتاد که رکعت اول یک سجده انجام نداده است در تشهد دوم هم اگر یادش افتاد که در رکعت اول یک سجده انجام نداده است، هردو مثل هم است اما امام طبق این روایت فرموده است اگر در تشهد اول یادش افتاد که در رکعت اول یک سجده انجام نداده است اینجا نگفت سجده سهو دارد اما اگر در تشهد دوم یادش افتاد که یک سجد کم کرده است در دو رکعت اول، اینجا فرمود سجده سهو دارد. فرقی ندارد، مگر اینکه ذیل عبارت را اینطور معنا کنیم بگوییم که در تشهد دوم وقتی یادش افتاد که در رکعت اول یک سجده فراموش کرده فالیسجدها آن سجده را بعدا انجام دهد بعد سلام می دهد آن که برای این رکعت است آن وقت ثمّ این ثمّ برای هردو فرض بخورد هم در تشهد اول و هم در تشهد دوم اگر یادش افتاد ثمّ یسجد سجدتی السهو در هردو دو سجده سهو باید انجام دهد که خیلی هم به عبارت بعید است. آن وقت چطور قضای خود سجده را نگفتند، ممکن است بگوییم که اجمالا در دو رکعت اول یک سجده انجام داده است نه اینکه یقینا یک سجده انجام داده است کانّه می خواهد بگوییم یک سجده کم کرده است و آن وقت این سجده ای که کم کرده است معلوم نیست از رکعت اول است یا رکعت دوم اگر از رکعت اول باشد قضا دارد و اگر از رکعت دوم باشد همین الان انجام دهد و می گوییم چون معلوم نیست قضا را دیگر نگفته است پس یک سجده ای برای همین رکعت الان انجام می دهد تدارکا نه قضاءً.
یک شبهه ای است که اگر علم اجمالی دارید که یا از رکعت قبلی یک سجده انجام نشده است یا از همین رکعت یک سجده ای انجام نشده است علم اجمالی دارد بین قضا و تدارک علم اجمالی مقتضایش این است که هردو را باید انجام دهید. راجع به سجده سهوش هم اگر چنانچه از همین رکعت دوم است سجده سهو ندارد این تدارک می کند در محل است این چه سجده سهوی است، پس سجده سهو برای رکعت اولی است که بگوییم علم اجمالی دارد که یک سجده کم کرده است یک طرف علم اجمالی این است که از رکعت قبل باشد اگر از رکعت قبل باشد نسیان می شود آن وقت بگوییم نسیان سجده سهو دارد و این اگری است و یقینی نیست. خلاصه سند روایت صحیحه است ولی عبارت را نمی شود درستش کرد.
یک روایت دیگر هم در باب قضا خواندیم، اینجا به تناسب سجده اش می خوانیم روایت مرسله معلی بن خنیس همان باب چهارده از ابواب سجود روایت پنجم، معلّی در زمان امام صادق(سلام الله علیه) به توطئه داود بن علی که حاکم مدینه بود از طرف خلیفه عباسی به دستور داود بن علی ایشان کشته شد و به دار زدند به اصطلاح خیلی عجیب، به صرف نقل فضائل اهل بیت همین هیچ کار دیگری ندارد، حالا شاید این گاهی گفته حکومت برای اهل بیت است ولی توطئه ای نداشته است. در زمان امام صادق ایشان به دار آویخته شده است، روایتی که نقل شده است و در وسائل هم آورده شده است می گوید معلی بن خنیس می گوید سئلت ابالحسن الماضی یعنی امام موسی بن جعفر، این امکان ندارد ایشان در زمان امام صادق به شهادت رسیده است مگر اینکه بگوییم در زمان امام صادق قبل از شهادتش خدمت امام کاظم رسیده، امام کاظم قبل از امامت که سواد فقه داشته وقتی مردم از حضرت فاطمه معصومه(س) مسئله می پرسند بعد امام کاظم هم می گوید فداها ابوها طبق آن که همه شنیدید نقل شده در کتب حالا از خود امام موسی بن جعفر در زمان امام صادق مسئله پرسیده است بنابراین نمی توان گفت که روایت حتما غلط است که بعضی بزرگان تصریح دارند که این روایت را نمی شود قبول کرد که این در زمان امام کاظم نبوده است. پس نمی شود گفت حتما روایت خلاف است. در روایت اینطور داریم سئلت ابالحسن الماضی یک کلمه اینجا هست که این کلمه ماضی نباید از خود معلی باشد معلی بگوید پرسیدم از امام کاظمی که در گذشته است این کلمه ماضی برای روات بعدی است یا برای کتاب است، فی الرجل ینسی سجدة من صلاة می گوید کسی یک سجده از نماز را فراموش کرده است قال اذا ذکرها قبل رکوعه سجدها اگر قبل از رکوع رکعت بعد یادش افتاد که یک سجده از رکعت قبل انجام نداده است برمی گردد سجده را انجام می دهد و بعد بنی علی صلاة بقیه نماز را انجام می دهد ثمّ یسجد سجدتی السهو بعدالانصراف بعدا که نماز تمام شد سجده سهو انجام می دهد، برای چه انجام می دهد؟ آقایان می خواهند بگویند به خاطر سجده فراموش شده درحالی که ..... انجام داده به علاوه معلوم نیست اصلا این سجده سهو برای سجده باشد شاید برای قیام است قیام بی جا که بلند شده بوده و حالا دوباره بر می گردد انجام می دهد، و ان ذکرها بعد رکوع اگر بعد از رکوع یادش افتاد اعادالصلاة نمازش کلا باطل است چرا باطل است؟ یک سجده یادش رفته است، مگر اینکه بگوییم ال برای سجده ال طبیعت است ینس السجده یعنی هیچ سجده ای را انجام نداد البته این باطل است، اگر این باطل است یعنی همین حالا نمازش باطل است و باید برگردد نه اینکه وقتی تمام شد نماز دوباره انجام دهد، علی ای حال اگر بعد از رکوع یادش افتاد که سجده فراموش شده اگر یک سجده است نماز باطل نیست اگر دو سجده است باطل است، آن وقت اگر دو سجده است که به صدر روایت نمی خورد، صدر روایت یک سجده را می گوید لذا می گوید سجده را انجام دهد و بنی علی صلاة هم دارد آن وقت بگوییم فرع اول یک سجده یادش رفته است و فرع دوم دو سجده یادش رفته است این هم خیلی بعید است.





   چهار‌شنبه 8 اردیبهشت 1395




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما