صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه نود و چهار




بسمه تعالی
از جمله مسائلی که مرحوم سید اینجا عنوان کردند این هست که اگر کسی در نماز عصر یادش بیاید که یک رکعت از نماز ظهر کم کرده است یعنی یقینی است که کم کرده است، اینجا چکار کند؟ وجوهی اینجا گفته شده است مشکل می توانیم یک وجهی را انتخاب کنیم، مرحوم سید دو وجه بیان کردند، دیگران هم وجوهی و خودمان هم فکر کنیم ممکن است وجوهی بیاید، حالا ممکن است پنج الی شش وجوه در ذهن بیاید که چه باید کرد.
اما دو وجهی که مرحوم سید در عروه دارند اینطور تعبیر دارند، قطعها این نمازی که در آن وارد است یعنی نماز عصر را رها کند، اینجا اولین مطلب در ذهن می آید که خلاف ادله حرمت ابطال است، قطعها و اتمّ الظهر نماز عصر را رها کند و ظهر را تکمیل کند، ظهر را تکمیل کند یعنی بعد دوباره نماز عصر را بخواند، می گویند ثمّ اعادالصلاتین بعدا هردو نماز را اعاده کند، هم نماز ظهر و هم نماز عصر را بعدا اعاده کند. اولا حرمت قطع صلاة در ذهن می آید راه حل خیلی روشنی نشد ثانیا اتمّ الظهر بین تکمیل ظهر که الان تکمیل می کند با اصل ظهر این نماز اصلی حائل شده بوده می خواهند بگویند این حائل شدن نماز عصر مثلا یک رکعت از عصر خوانده بوده این ضرری ندارد، چطور این ضرری ندارد باید اثبات شود، ثمّ اعادالصلاتین پس معلوم می شود که خود ایشان این راه حل را راه حل روشنی نمی داند برای همین می گویند هم ظهر و هم عصر را از اول بخواند، به هرحال این یک وجهی که سید فرموده است.
راه حل دوم که مرحوم سید می فرماید این است که عدول کند به نماز ظهر، یعنی این نماز عصری که وارد شده است و یادش می آید که نماز ظهر را یک رکعت کم کرده است عدول کند به نماز ظهر یعنی این یک رکعتی که از عصر خوانده است این را عدول به ظهر کند یعنی این رکعتی که هست را چهارمی ظهر قرار دهد در صورتی که وقت عدول نگذشته باشد یعنی همان یک رکعت است اگر به رکوع رکعت دوم برسد نمی شود عدول کرد، در آنجایی که می شود عدول کند به نماز ظهر عدول کند. مرحوم سید دارد باز هردو نماز را از اول اعاده کند پس معلوم می شود عدول را هم خیلی ایشان نپسندیده است. بعد هم آخرش می گوید کذلک نماز مغرب و عشاء آن هم همین حکم را دارد.
عدول اینجا یک مشکلاتی دارد که ببینیم قابل حل است یا خیر، اولا عدولی که دلیل داریم بعد از تمامیت نماز است یعنی کل یک نمازی را به جای یک نماز دیگر گذاشتن این را دلیل داریم حالا دلیل را قبول کنیم یا خیر ولی دلیل داریم اما عدول یک رکعت، یک رکعت وسط نماز خواندیم یادمان آمده از نماز قبلی یک رکعت کم بوده است عدول یک رکعتی نه تمام نماز بگوییم این یک رکعت به جای آن یک رکعت، این دلیل می خواهد، این یک مشکل است.
یک مشکل دیگر اینکه این نماز عصر که خوانده است که حالا می خواهد این یک رکعت که خوانده را عدول کند به ظهر این الله اکبر تکبیر افتتاحیه گفته است، برای نماز عصرش تکبی افتتاحیه گفته است تکبیر افتتاحیه هم رکن هست و رکن هم زیادی و نقصش مبطل است، و این یک قدری از این نظر مشکل می شود.
مشکل سوم اینکه بالاخره نیت عصر کرده است حالا چطور نیت عصر را برگرداند به نیت ظهر، این هم یک مشکل است.
اما قضیه رکنیت تکبیرة الاحرام، معمولا رکن را معنا کرده اند ما نقصه و زیادته مبطل هم نقصش مبطل است و هم زیاده اش مبطل است. این برچه اساسی است؟ اگر یک چیزی دلیل داریم فبها مثل اینکه راجع به پنج تای لاتعاد دلیل داریم که زیاده و کم اینها مبطل است. در آن موارد بعضی جاها زیادی تصور ندارد، مثلا قبله زیادی یعنی چه، یا وقت زیادی یا طهور زیادی هم مشکل ندارد دوتا وضوء بگیرد، یعنی پس آنجایی که تصور زیاده می رود مثل رکوع و سجود. به هرحال یک جایی دلیل داریم که زیاده و نقصش مبطل است فبها وگرنه آنجایی که دلیل نداریم چه کسی می گوید رکن یعنی آن چیزی که نقص و زیاده اش مبطل است؟ چه دلیلی داریم؟ در لغت که رکن به این معنا نیست، رکن هرچه بیشتر استحکام ساختمان بیشتر، به جای چهارتا پایه ده تا پایه بزنیم این محکم تر می شود، هم در کیفیت و هم در کمیت زیاده اش و تشدیدش نه تنها مبطل نیست معین هست بنابراین رکن زیاده اش مبطل است قبول نمی کنیم نقصش مبطل است، حالا اینجا الله اکبر گفته است زیادی شده است و زیادی مبطل نیست، این راجع به زیادی.
راجع به نیت خلاف که نیت نماز عصر کرده است چطور حالا این یک رکعتی که نیت نماز عصر کرده است به پای نماز ظهر بزند، این اشکال را هم خواستند جواب بدهند که ما روایاتی داریم که درست هم هست روایت در ابواب نیت قبل از تکبیرة الاحرام بعد از ابواب اعدادالفرائض باب دوم بعضی روایات هست که مفاد این روایات این است الصلاة علی ما افتتحت میزان نماز افتتاحش هست، میزان نماز افتتاحش هست آن که در روایات دارد این هست که اگر اول نماز نیت این نماز را داشتید بعد از وسط نماز حواست پرت شد نیت چیز دیگری کردی می گوید این نیت چیز دیگر مضر نیست، اولش که نیت داشتی همان درست است و این را می گوید. اما اینجا این را می شود تطبیق کرد که الصلاة مفتتحت بگوییم این نماز ظهر منظورش بوده، نماز ظهر نیت کرده بوده و به خیال خودش چهار رکعت را خوانده حالا که نماز عصر می خواند وسط نماز عصر یادش افتاد که یک رکعت از نماز ظهر کم کرده است، این آیا مصداق دلیل الصلاة علی ما افتتحت اینجا هم هست؟ آن می گوید اگر اشتباه کردی و نیت های دیگری کردی نماز همان نماز هست، نماز ظهر را می خوانیم و نیت ظهر را کردیم وسط نماز اشتباها نیت عصر را کردیم الصلاة علی ما افتتحت اما شما اینجا سلام دادید نماز ظهر را تمام کردید بعد الله اکبر گفتید و نماز دیگری را شروع کردید این مصداق الصلاة علی مفتتحت خیلی بعید است، یک روایاتش صریحا دارد که الصلاة علی ما افتتحت روایات دیگر هم این کلمه را ندارد اما همان مفاد را دارد که اگر نماز اول به یک نیتی بود بعد اشتباه کردید و چیز دیگری به ذهنتان آمد این مضر نیست یعنی می خواهد بگوید نیت های خلاف احیانی که وارد می شود بر ذهن این عوارض ذهن است و اینها مهم نیست بعید نیست بگوییم این مصداق خطا در تطبیق است آنجا را می خواهد اما بحث ما اینجا خطاء در تطبیق نیست. واقعا نماز ظهر یک رکعت کم کرده است و واقعا هم نیت نماز عصر را کرده است حالا بگوییم این نیت نماز عصر به جای نماز ظهر نمی شود این را قبول کرد. بنابراین این وجه مرحوم سید یک قدری به نظر مشکل رسید.
البته برای عدول در وسط نماز یک روایتی داریم در فریضه هم هست اما سند ندارد، اینجا چندتا اشکال کردیم. در باب دوازدهم از ابواب خلل روایت اول، مکاتبه مرحوم هنگری و جواب آقا امام زمان(سلام الله علیه) می گوید کسی نماز عصر که می خواند متوجه شد که نماز ظهر را دو رکعت خوانده است حضرت فرمود که اگر بین دو نماز حدثی از او صادر شده است که هردو نماز باطل است ولی اگر حدثی صادر نشده است دو رکعت نماز عصر را بزند به تتمه در نماز ظهر که می شود عدول در وسط منتهی سند ندارد، جزء توقیحات آخر احتجاج است. بنابراین وجه دومی هم که سید فرمود قابل قبول نبود.
بالاخره اگر در نماز عصر یک رکعت خواند و یادش آمد که یک رکعت از نماز ظهر نخوانده است و حدثی هم صادر نشده است، این چکار کند؟
یک وجه دیگر این است که این یک رکعتی که الان در نماز عصر هست این را بزند پای ظهر اما نه از باب عدول، عدول نگوییم، اصلا نیتش همان ظهر است بگوییم خطا در تکلیف، این می خواسته و ظیفه واقعی و تکلیف واقعی خودش را بیاورد، تکلیف واقعی این ادامه ظهر بوده اشتباها نیت عصر کرده است، مبنا اشتباه بوده و لو بالاخره این الله اکبر را به عمد گفته است ولی مبنا بگوییم اشتباه بوده پس بنابراین خطا در تکلیف است. این می خواسته تکلیف واقعی خودش را انجام دهد و تصورش این است که ظهر را که خواندم حالا عصر را بخوانم درحالی که ظهر را هنوز نخوانده است پس بگوییم تکلیف واقعی است عدول هم نیست اصلا همین نیت ظهر بوده و حالا هم نیت ظهر هست، خیال می کرد که وظیفه اش عصر است و نیت عصر کرده درحالی که وظیفه واقعی را می خواهد، وظیفه واقعی اش هم ظهر بوده،
این وجه خیلی زور می برد، این عمدا نیت عصر کرده است، مبنایش این بوده که اشتباه کرده است ولی عمدا نیت نماز عصر کرده است بنابراین این وجه را هم نتوانستیم بپذیریم.
وجه دیگر بگوییم که ظهر را تکمیل کند یعنی پس بنابراین این یک رکعت عصر را رها کند و ظهر را تکمیل کند، ظهر یک رکعت کم کرده بوده و تتمیم کند بعد عصر را دوباره از اول اعاده کند. اینجا مشکلش این است که یک رکعت نماز عصر فاصله شده بین سه رکعت ظهر و یک رکعت ظهر، می گوید ظهر را تکمیل کند نه به احتساب یک رکعت عصر به پای ظهر، یک رکعت عصر هیچ برگردد یک رکعت ظهر را به عنوان یک رکعت ظهر بخواند اینجا فقط مشکلش این است که یک رکعت نماز عصر این وسط حائل شده است، اینجا عدول هم که نیست فقط نیت خلاف است و الله اکبر که اینجا گفته است. اگر ارکان هم اضافه شده اینها هم در اینجا هست.
بنابراین بگوییم اینجا مشکلی پیش نیامده جز یک رکعت اضافه، یک رکعت اضافه الله اکبر است، حمدو سوره هست، رکوع و سجود هست اینها را بگوییم اصلا مضر نیست، برای اینکه ذکر است و زیادی در نماز ظهر هم نیست برای اینکه زیاده قصد جزئیت است که این نماز را می خواهد ما که نماز عصر را اضافه به ظهر نکردیم نگفتیم که این یک رکعت را می خوانیم به عنوان ظهر، پس زیاده نیست. در نماز عصر که یادش افتاد یک رکعت کم کرده است این یک رکعت عصر را به پای ظهر نمی زند پس عدول نیست این یک رکعت وسط نماز ظهر اضافه شده این خودش جدا یک رکعت بخواند به عنوان تکمیل نماز ظهر، این یک رکعت که وسط نماز عصر خوانده است و حائل شده است این مضر نیست. ذکری هست این وسط زیاده نیست چون زیاده یعنی به قصد جزئیت او ما که این یک رکعت را به قصد جزئیت نماز ظهر نیاوردیم به نیت نماز عصر آوردیم پس اضافه در ظهر حساب نمی شود، چون زیادی نماز ظهر نیست مبطل هم نیست حالا یک رکعت بخواند به عنوان نماز ظهر، نماز ظهر کامل شد و بعد هم نماز عصر را می خواند.
در عرف متشرعه می گویند باید اتصال باشد و این اتصال هم نیست اینجا پس این وجه هم نشد. در نظر عرف متشرعه اتصال لازم هست وسط یک نماز یک نماز دیگر دلیل می خواهد، درست این این اضافه به نماز ظهر نشده است ولی بالاخره یک نماز دیگری وسط این آمده و اتصال این را به هم زده است، می گویید این اتصال به هم نخورد دوباره یک رکعت بخوان بچسبان به آن سه رکعت اولی نماز ظهر، این اتصال به هم خورده است و این هم مشکل است.




   دوشنبه 28 تیر 1395




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما