صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 98-99

اجاره جلسه صد و هفت






باسمه تعالی


آن اراضی مفتوحة العنوه بحث مهم دیگری ندارد، مهم چیزی که نمی­توانیم به آن هم برسیم بحث موضوعی آن است که کجاها در ایران، در عراق مفتوحة العنوه هست، اجمال قضایا تقریبا در عراق را همه قبول دارند به آن می­گفتند سواد به اعتبار اینکه وقتی از منطقه خشک عربستان سعودی به این طرف می ­آمدند این سبزه و درخت­ها را که می­دیدند کم کم نام­گذاری کردند سواد گاهی هم گفتند سواد اعظم ولی یک تاریخ قطعی روشن برای مواضع دیگر عراق یا توسعه همه موارد عراق به آن صورت در دست نیست، اجمالا خیلی از قسمت­های عراق مفتوحة العنوه هست، در ایران همدان، استان کرمانشاه در تاریخ این گونه آمده و گفتند که حتی به اذن حضرت امیر بوده امام حسن مجتبی را می­گویند در آن جنگ حضور داشته ولی باز یک تاریخ قطعی در این جهت نداریم.

به هرحال حکم کلی همان است که صحبت شد اراضی محیاء، اراضی موات، اراضی مفتوحة العنوه در جلسه قبل توضیح دادیم.

مسأله بعدی اینکه آیا اخذ اُجرت بر قرائت قرآن، تعزیه و مانند آن جایز است یا خیر؟ ممکن است در ذهن شما بیاید که این بحثی ندارد و معلوم است که جایز است، چه اشکال دارد انسان پول بگیرد و قرآن بخواند ولی دو اشکال در ذهن هست:

1- اشکال اول اینکه این خودش حکم شرعی دارد، حکم شرعی آن چیست؟ استحباب، شما چطور در اخذ اجرت برای واجبات آن­جا اشکال می­کنید و اشکال شما این است که وقتی واجب است چرا اجرت می­گیرد وجوبش مهم نیست بلکه مهم اصل اینکه حکم شرعی دارد شرعاً گفته­اند مستحب است که قرائت قرآن کنی، وقتی شارع خودش حکم دارد پول برای چه می­گیرید؟ شما اطاعت دستور خدا می­کنید و آن را هم گفته است مستحب است و شما هم انجام می­دهید.

اما در اجرت بر واجبات و هم در مستحبات توضیح داده شده که اخذ اجرت اشکال ندارد منافاتی ندارد نه با قصد قربت منافاتی دارد و نه با جنبه­های خصوصی اجاره، این شبهه­ای نیست و در اینجا هم کسی از این جهتش اشکال نکرده است گاهی نقل در کتاب­ها می­شود ولی اشکال عمده­ای کسی در این باره ندارد که قرائت قرآن مستحب است چرا پول می­گیرید.

خلاصه اشکال این است که شارع حکم دارد و شما حکم طبق حکم شرعی می­گیرد دیگر اجرت معنا ندارد جوابش هم یک کلمه است منافاتی ندارد حکم شرعی با اخذ اجرت چنانچه در استیجار نماز و روزه منافات ندارد عبادیت با اخذ اجرت پول می­گیرد که به خاطر خدا این کار را انجام دهد مثل اینکه شما تشویقاً پول به یک نفر می­دهید که نمازهایش را سر وقت بخواند، پول می­گیرد که نمازش را اول وقت بخواند.

2- اشکال مهم که شاید یک قدری بیشتر مورد توجه هست این هست که قرائت قرآن وقتی می­خواهند بکنند اصوات و آوازها مختلف است و اختصاص به قرائت قرآن ندارد، تعزیه هم همین طور است، آوازها مختلف است و خیلی هم اختلافش موجب رغبات مختلف است، اول کسی که قرائتش خیلی گرفت در کشورهای اسلامی در قرائت قرآن عبدالباسط بود معروف بود انصافا مهم هست، تا الآن هم همین طور است قاری­هایی که بعد از او آمدند تکرار همان دفعه اول قرائت و دفعه دوم همان را تکرار می­کنند این معمولا تکرارش هم مطلب دارد، اشاره به قرائت­های دیگر است، اشاره به محل وقف و این­ها هست.

علی ای حال ولی صرف نظر از این­ها اصلا قرائتش، آوازش، خواندنش با خواندن بعضی­های دیگر تفاوت دارد، در قرائت تعزیه خواندن فلان تعزیه­خوان معروف فرق دارد با خواندن هرکس دیگری و رغبات مختلف است، یک کسی تعزیه می­خواند جمعیت را چنان جمع می­کند از همه جا که جاهای دیگر خلوت می­شود اینجا موجب اختلاف رغبات است و اختلاف رغبات در اخذ اجرت و در قرار اجاره این­ها دخالت دارد، در قرائت قرآن و در تعزیه و مانند این ها دخالت دارد.

بعضی از آقایان می­گویند که اختلافات جزئی است از جمله مرحوم آقای خوئی(ره) می­گویند درست است اختلاف قرائت هست اختلاف عزاداری و تعزیه­خوانی و مانند این­ها هست ولی این­ها ضرری ندارد برای اینکه تفاوتش چندان نیست، خیر اصلا این گونه نیست، یک کسی می­آید تعزیه خوانی و مداحی کند اصلا مجلس را خراب می­کند و می­گویند حیف از آن پولی که به این دادیم که مجلس را خراب کرد، یک شخص دیگری می­آید مداحی می­کند و مجلس را آباد می­کند، چطور می­گویند فرق نمی­کند، تعجب کردم از فرمایش مرحوم آقای خوئی در این زمینه، این واقعش این است که باید معلوم باشد همان طور که در اجاره و در تمام مواردش باید معلوم باشد که به قرائت چه کسی می­خواهید بخوانید، تعزیه از روی کدام دفترچه می­خواهی بخوانی، از محتوای شعر و غیر از محتوا آهنگش، با کدام آهنگ می­خواهی بخوانی، این­ها همه دخالت دارد و باید از اول هم معلوم باشد.

حتی گاهی یک چیزهای جنبی مثل اینکه سرماخورده است و این ها همه دخالت دارد، اگر یک شخصی از اول تا آخر آوازخوانی دائماً یا سرفه می­کند و یا عطسه می­کند و مانند این­ها صاحب مجلس­ها راضی نیستند، بنابراین اختلاف قرائت­ها، آوازها و مانند این کمّاً و کیفاً، بعضی مداح­ها هستند که یک شعر را چند بار تکرار می­کنند، بعضی مداح­ها هستند که شعر را تکرار نمی­کنند بلکه اشعار را زیاد می­کنند این­ها تمام دخالت دارد، اشعاری که می­خوانند از نظر محتوا چطور هست دخالت می­کند.

بنابراین این جهتش مهم است باید معلوم باشد این مداح، این آوازه خوان، این تعزیه خوان چگونه و با چه آهنگی می­خواهد این کار را انجام دهد و اختلاف قرائت، اختلاف تعزیه، اختلاف محتوای اشعار و مانند این­ها کمّاً و کیفاً دخالت دارد و در اجاره تأثیر می­گذارد.

مطلب بعدی اینکه آیا می­شود یک بچه نابالغی را اجیر کرد برای اینکه نماز بخواند برای میّت یا تعزیه بخواند، قرآن بخواند، می­شود اجیرش کرد؟ شبهه­اش چیست؟

یکی از شبهاتش این است که با بچه نمی­شود قرارداد اجاره بست، یک شبهه اینکه آیا بچه می­تواند نائب شود از بالغین در انجام این گونه عبادات و مانند این؟ این شبهاتی است که باید بررسی شود.

اینکه قرارداد با بچه چگونه هست اینجا قرارداد با بچه نمی­بندیم قرارداد را با ولی بچه می­بندیم، با ولیّ بچه قرارداد بسته می­شود که شما این بچه را دستور بده که این کار را انجام دهد، حالا این همه­جا جایز است؟ ولیّ بچه حق دارد که به بچه دستور بده این قرآن را بخوان، این نماز را بخوان یا این تعزیه را بخوان؟

جوابش این است که مصلحت، اگر مصلحت ایجاب کند یعنی مصحلت ایجاب می کند که این اگر بعدها می­خواهد یک کاره­ای در مملکت شود آواز خوب می­خواهد از حالا که نابالغ است این را در حقیقت تعلیم می­دهد که آواز خوب پیدا کند و آینده­اش خوب می­شود وقتی مصلحت است، با تمرین و با قرارداد اجاره آوازش خوب می­شود این امکان پذیر است اگر مصلحت باشد نظیر اینکه ازدواج بچه نابالغ چطور است؟ پسر نابالغ را زن می­دهند، دختر نابالغ را شوهر می­دهند اگر مصلحت ایجاب کند بله جایز است، مصلحت چیست؟

گاهی مصلحت فردی است، می­خواهی این دختربچه و این پسربچه آداب معاشرت با همسر را یاد بگیرد وقتی بالغ شد دیگر معطل این گونه چیزها نباشیم، بسیاری از ازدواج­ها که به هم می­خورد برای اینکه تمرین اخلاق معاشرتی همسرداری ندارند این را از قبل می­خواهیم بفهمانیم و این مصلحت فردی است، گاهی مصلحت جمعی است برای اینکه دو قبیله باهم دعوا دارند و برای اینکه دعوای این دو قبیله از بین برود این دو را ازدواج می­دهند دعواها از بین می­رود، کسی در آن زمان­های قدیم می­گفت اگر جمال عبدالناصر با فلان رئیس جمهور آن موقع اسرائیل می­گفت اگر این­ها ازدواج کنند دعواها تمام می­شود، حالا گاهی برای حل مشکل دو قبیله مصلحت این است، ممکن است بگویید این چه ربطی دارد به مصلحت طفل و باید مصلحت طفل باشد، طفل هم می خواهد در جمع این دو قبیله و این دو گروه زندگی کند و مصلحت این دو قبیله مصلحت این طفل هم هست.

بنابراین اگر مصلحت ایجاب کند که ولیّ بچه او را به اجاره دهد تعبیر مرحوم سید این است استیجار، مصلحت ایجاب می­کند که این بچه را به اجاره بدهد، اجاره برای قرائت قرآن، تعزیه خوانی و مانند این­ها خیلی مداح­ها می­گویند که نابالغ بودند و تعزیه خوانی می­کردند، مداحی می­کردند و حالا بزرگ شدند و موفق هستند و از این قبیل، بالاخره مداحی خودش یک شغلی است و گاهی شغل مفیدی هم هست، شعر گاهی تحریک و تحرّکش از نثر خیلی بیشتر است و خیلی بیشتر تحریک و تحرّک دارد، وقتی کُمیت آن اشعارش را در زمان امام صادق(س) ظاهراً خواند تا مدت­ها اشعار او در قبایل بر سرزبان­ها بود و افراد از حفظ می­خواندند و همین طور افراد دیگری که نقل شده است بعد از شهادت کربلا و بعد از امام باقر و امام صادق و بعضی­ها بعد از امام هشتم و مانند این­ها که خیلی آثار و عوارضی دارد.

ولیّ طفل مصلحت را در این می­بیند که این بچه را به اجاره بدهد برای آینده این بچه، در ازدواج هم همین است که می­گویند مصلحت شرط است و حالا اینجا مصلحت آوازه خوانی است بنابراین اگر مصلحت باشد مشکلی نیست.

بنابراین طرف معامله خود بچه نیست تا بگویید اشکال دارد و با بچه نمی­شود معامله کرد بلکه طرف معامله ولیّ بچه هست.

اگر این گونه هست پس لازم نیست این بچه حتما نزدیک به حدّ بلوغ باشد برای اینکه ما با او اصلا کاری نداریم و فقط یک چیز که هست این است که باید بچه ممیّز باشد برای اینکه می­خواهیم به او بگوییم این کار را بکن و این کار را نکن، اگر ممیّز نیست قاطی می کند و نمی­شود، همین که ممیّز باشد کافی است، ولیّ بچه او را اجاره می­دهد که طبق دستور این مسائل را انجام دهد اجاره­اش صحیح است فقط باید مصلحت طفل در این اجاره باشد مثل بقیه موارد دیگر که دائر مدار مصلحت است، این چیزی هم که این روزها صحبت شده است راجع به ازدواج دختر بچه دوازده ساله و مانند این، این تابع مصالح هست، بله گاهی از اوقات موجب می­شود دو قبیله از نزاع و دعوا دست بکشند و گاهی مصلحت خود بچه هست برای اینکه این بچه معاشرت همسرداری را یاد بگیرد.

در گذشته در کشورهای اسلامی ازدواج در سن دوازده و سیزده سالگی خیلی رایج بود، حالا اگر ضرر داشته باشد بلکه اشکال دارد اما اینکه بعضی آقایان گفته­اند ازدواج دوازده و سیزده ساله دختر اصلا حرام است و باطل است ما چنین قاعده­ای نداریم که حرام و باطل است، گاهی از اوقات این است که به مصلحت نیست ضرر برای بچه دارد بله ولی اگر نه ضرری هست و مصلحت هم ایجاب می­کند این هم ازدواجش درست است و هم اجاره­اش درست است.

فقط یک صحبتی هست نه در قرائت قرآن و نه در تعزیه و مانند آن بلکه درباره نماز از طرف میّت، نماز قضاء میّت را بدهیم یک بچه نابالغ بخواند این چطور است؟ آیا می­شود یک چنین کاری کرد، بگوییم نائب این بچه نابالغ باشد، این طفل نابالغ این نماز قضاء میّت را بخواند.

در نماز نیابتی غیر از آن مطلب که اساساً بچه مصلحتش هست یا خیر، اجاره چطور است به آن کاری نداریم بلکه مطلب این است که آیا یک بچه نابالغ می­تواند نائب شود از بالغین و منظور از آن نیابت یعنی یکفیهم یعنی این کفایت می­کند از نماز خود آن شخص، میّت نماز نخوانده است نماز به عهده او بوده و فوت کرده حالا یک بچه نابالغی بیاید نماز بخواند یعنی این نمازی که بچه می­خواند کفایت کند از نماز این مرده بحث در کفایت است، این بچه نابالغ قرار اجاره ولیّ او می­بندد مشکلی نیست مصلحت باشد ولیّ قرارداد اجاره می­بندد در هرچیزی و یکی هم نماز اما اینکه کافی باشد از نماز خود این میّت که دیگر این نیاز نباشد نماز بخواند این کفایتش مسأله هست، آیا درست هست یا خیر؟

یک مسأله­ای هم قبل از این­ها هست  و آن این است که اصلا نماز بچه نابالغ شرعی هست یا تمرینی محض است؟ این هم بحث است بین فقهاء، عده­ای معتقدند هم از گذشته­ها و هم از معاصرین معتقدند کل عبادات بچه نابالغ تمرین محض است از آقایان تقریباً هم عصر یکی مرحوم آقای نجفی مرعشی عقیده ایشان این بود که می­گفت نماز و عبادات بچه نابالغ تمرینی محض است و هیچ جنبه شرعیت ندارد و هرچه هم با وضوء و آداب و این موارد باشد علّامه حلّی است و مجتهد است قبل از بلوغ می­خواهد نماز بخواند نمازش تمرین است حتی برای خودش و نه فقط برای نیابت از دیگران، برای خودش می­خواهد نماز بخواند می­گویند نمازش تمرین محض است برای اینکه عادت کند بعداً که بالغ می­شود بتواند نماز بخواند اما اینکه این نمازش کافی از دیگران است برای خودش هم فقط به درد تمرین می­خورد، تمرین خودش از مسائل مهم روانشناسی است و این هم یکی از مصادیق همان است، تمرینش می­دهیم که این وارد شود و بعداً که بالغ شد به راحتی بتواند انجام دهد، در گذشته هم بعضی بر این عقیده بودند.

پس اول اینکه آیا عمل خود این تمرینی است یا شرعی، دوم اینکه می­تواند از طرف دیگری بخواند به معنای اینکه از عهده آن دیگری برداشته شود یکفیه، آیا می تواند باشد یا خیر؟

اینکه بگویید تمرینی یا شرعی است اطلاقات ادله این بچه اگر شعور دارد، فهم دارد و شهادتین می­فهمد، نماز و روزه را می­فهمد اطلاق یا ایها الذین آمَنوا چرا این را نگیرد؟ آیا دلیلی داریم که یا ایها الذین آمنوا یعنی بالغین؟ الذین آمنوا در هر سنی که باشد، خود حضرت امیر علی المعروف دوازده سالش بوده که ایمان به پیغمر آورده و جزء مؤمنین شده است، می توانید بگویید ایمان حضرت امیر قبول نیست؟ از نظر بلوغ و عدم بلوغ و این­ها فرقی با دیگران ندارد.

این گونه که آقایان بعضی گفتند که این تمرین محض است و هیچ جنبه شرعیت ندارد خلاف اطلاق ادله است و خلاف عمومات ادله، به نظر می­رسد که فرمایششان نباید تمام باشد.

صرف نظر از اطلاق بعضی روایاتی که داریم مُرو صبیانکم بالصلاة قبل عشر سنین یا عندَ ستّ سنین روایاتی که در این زمینه­ها داریم بچه­هایتان را وادار کنید که نماز بخوانند قبل از ده سالگی، موقعی که شش سالشان هست، هفت سالشان هست این­ها را عادت دهید که نماز بخوانند، اگر مولی به یک عبدش گفت که این عبدش حسن است گفت برو به حسین آن عبد دیگری بگو که آب بیاورد بر حسین واجب است که آب بیاورد از باب اینکه اینکه الأمر بالأمر أمرٌ مولی به حسن امر کرده است که برو به حسین بگو این امری که به وسیله حسن به حسین می­رسد واجب الإطاعة هست هم از باب الأمر بالأمر و هم از باب کلیّات و عمومات و مطلقات همه شامل بچه هم می­شود و گاهی بچه­ها کارهایی را انجام می­دهند که بعضی بالغین نمی­توانند انجام دهند.

علی ای حال به نظر می­رسد که این تمرینیت هیچ وجهی ندارد برای اینکه اطلاق ادله، عمومات ادله زیاد هست، از آقایان تقریبا هم عصر زمان ما فقط از مرحوم آقای مرعشی نجفی این مطلب در حاشیه عروه دیده­ام، آقایان دیگر هیچ کسی این نظریه را ندارد، ایشان می­گوید تمرین محض است و هیچ گونه جنبه شرعیت بر عبادات بچه ندارد، گفتیم که این گونه نیست.

مرحوم آقای خوئی یک حرف دیگری دارد ایشان می­گوید اطلاقات و عمومات ممکن است بگوییم منصرف است، انصراف دارد اطلاقات و عمومات از بچه نابالغ یا ایها الذین آمَنوا بچه نابالغ را نمی­گیرد نه به اطلاق نمی­گیرد، می­دانید که فرق است بین اطلاق و انصراف، اطلاق یعنی دلیل از اول می­گیرد یا نمی­گیرد، انصراف یعنی دلیل می­گیرد ولی بعد الإطلاق اطلاقش منصرف به بالغین است نه به نابالغین بعد ایشان می­گوید که ما بنابراین ما از راه اطلاق نمی­گوییم، از باب همان روایاتی که دارد مُرو صبیانکم بالصلاة قبل عشر سنین مثلا از این باب می­گوییم، الأمر بالأمر أمرٌ، بچه­هایتان را دستور دهید که نمازشان را در فلان سن بخوانند یعنی پس این امر ما به وسیله شما به بچه­ها ابلاغ می­شود پس اعمال بچه­ها شرعی است امری که مولی به افراد بالغ می­کند که به بچه­های نابالغ بگو که نماز بخوانند یعنی پس مولی امر کرده است به بچه­های نابالغ که نماز بخوانید منتهی امر گاهی مستقیم است که به افراد بالغ مستقیم است و گاهی غیر مستقیم است به بالغین می­گوید که به نابالغین بگو، این می­شود الأمر بالأمر امرٌ.

ما می­گوییم هم اطلاقات می گیرد و هم آن مُرو صبیانکم الأمر بالأمر امرٌ درست است، بعضی مثل مرحوم آقای مرعشی نجفی می­گوید نه اطلاق می­گیرد و نه الأمر بالأمر أمرٌ را قبول می­کند اصلا می­گویند نابالغ مورد توجه نیست و وقتی مورد توجه نیست حالا یا عدم الإطلاق است یا بگویید انصراف به طور کلی نمی­گیرد خارج از حیطه کلام است.

ما می­گوییم هم اطلاق می­گیرد و هم مُرو، بعضی­ها می­گویند اطلاق نمی­گیرد مُرو صبیانکم مثل مرحوم آقای خوئی و بعضی­ها می­گویند هیچ کدام مثل مرحوم آقای نجفی، این سه جور عقیده در این زمینه است، این راجع به این قضیه که آیا شرعی بودن اعمال بچه درست است یا درست نیست.

حالا این در عبادات است، در غیر عبادات مثلا در معاملات چطور می­شود؟ عقلائیتش بسته به شعور طرف هست ولی معمولاً از نظر شرعی در فقه قبول نشده است نه اینکه خدا این را جزء الذین آمنوا نمی­داند نه بلکه به این آن گونه اعتبار نمی ­دهیم به خاطر اینکه نمی ­شود روی آن حساب دقیقی کرد، عرف عقلاء هم روی آن حساب دقیق عقلائی نمی­ گذارند و می­ گویند بچه نابالغ چیزی سرش نمی­ شود، اگر رشد فکری دارد و متوجه هست آن را قبول می­ کنند.

 

 






   دوشنبه 4 آذر 1398




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما