صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 98-99

بیمه جلسه دوّم






باسمه تعالی


دو سه اشکال مهم به قرار بیمه وارد شده که این­ها باید بررسی شود اولین اشکال که شاید معروف­ترین اشکال هم باشد مسأله غرر است گفته می­شود که معلوم نیست این مؤسسه بیمه چقد باید بدهد و آن طرف هم نمی­داند چقدر باید بگیرد برای اینکه حوادث معلوم نیست چون حوادث مجهول است پس مقدار بده و بستان بین این دو طرف نا معلوم است.

معنای خود غرر برایتان معلوم است، بحث موضوعی آن که به چه معنا هست بعضی­ها شبهه دارند و معتقدند معنایش چون مبهم است برای تمسک مسائل فقهی به درد نمی­خورد از جمله اینکه مرحوم سیدنا الاستاد امام در کتاب­هایشان راجع به غرر که بحث می­کنند می­گویند معانی متعددی برای غرر ذکر شده است، جهالت، خطر، خُدعه و از این قبیل شاید یکی دو مورد دیگر هم هست چون معنایش مبهم است قابل تمسک نیست از نظر معنا و موضوع، از نظر حکم هم روایت که معروف­تر است عامی است و دو جور هم نقل شده است نهی النبیّ عن بیع الغرر یک جور هم نهی النبی عن الغرر.

به نظر می­­رسد اشکال وارد نباشد از نظر دلیل نهی النبی عن بیع الغرر به خاطر عبارتی که در ذیل حدیث است مفاد همان نهی النبی عن الغرر را می­رساند، بیع خصوصیت ندارد، در ابواب بیع این حدیث که آمده این گونه هست نهی النبی عن بیع الملامسه و چندتا موردی که دنباله روایت آمده است بعد آخرش این را دارد لأنّها غررٌ کلّها، تحلیل لأنّها غررٌ کلّها می­فهماند که تمام اقسام غرر و معاملات غرری کلاً اشکال دارد و اختصاص به بیع ندارد، نهی النبی عن البیع الملامسه و المنابذه و بیع الحصاة لأنّها غزرٌ کلّها پس نهی النبی عن الغرر، عن بیع الغرر خصوصیتی ندارد.

معنای غرر هم آن طوری که از لغت به دست می­آید معنایش جهالت خطرآفرین یا خطر حاصل از جهالت بنابراین می­شود ادعاء کنیم که معنای غرر موضوعاً روشن است و حکم غرر هم از نظر دلیل استفاده است غیر از اینکه کتاب­های فقهی پر است از این روایت در قدماء و متأخرین همه به دلیل غرر تمسک کردند نهی النبی عن الغرر بنابراین به نظر می­رسد که اشکالی از این نظر نباشد.

میزان وثوق است، در فقه ما چیزی که می­خواهیم وثوق می­خواهیم، وقتی فقهاء بزرگ تمسک کردند خلاف مرحوم شیخ طوسی مبسوط، در جاهای متعددی نه یکی دو جا به غرر تمسک شده است.

بنابراین به نظر می­رسد در بیمه این اشکال نباشد که غرر است و جهالت است، میزان عقلائیت یک معامله هست، این عقلائی هست که شخص برای اینکه خاطرش جمع شود یک قراردادی می­بندد با یک مؤسسه­ای، با یک تشکیلاتی برای اینکه خطر را از این دور کنند کسانی که اشکال کرده­اند بیشتر روی همین تکیه می­کنند.

یکی از آقایان یک کتاب مختصری نوشت درباره بیمه در استدلال مهمش به همین غرر بود و جهالت نهی النبی عن بیع الغرر هست بنابراین معامله اشکال دارد به خاطر جهالت، کتاب مستقلی در این زمینه نوشت پس موضوعاً و حکم مشکلی نباید از این نظر باشد، این­ها گفتند جهالت خطر آفرین معنی غرر گفتیم، آیا اینجا در مسأله بیمه آیا جهالت هست یا نیست که هست، جهالت خطرآفرین منظور خطر اقتصادی است و خطر اقتصادی هم که هست گاهی میلیارد باید این اداره بدهد گاهی معلوم نیست به سود آن طرف هست یا به ضررش، یک وقت تصادف می­کند نزدیک ترین افرادش را از دست می­دهند، یک وقت هم می­بینید طوری می­شود که اداره بیمه قدرت اداء آن را مستقلاً ندارد.

غیر از این یک سوء استفاده­های دیگری هم که از غرر می­شود، گاهی قراردادی بسته شده است بین یک نفر و یک مؤسسه­ای برای اینکه به یک پول زیادی برسند شخص حاضر می­شود که زیر ضرب و تصادف قرار بگیرد و گاهی دست طرف شکسته می­شود و پای او شکسته می­شود برای اینکه از طریق اداره بیمه پول زیادی می­گیرند و یک پولی هم به این می­دهند که می­رود شکستگی دستش را جبران می­کند، این هم شایع شده و در زمان ما زیاد شده است حاضر می­شود دست و پای او را بشکنند و جراحت عمده­ای پیدا کند برای اینکه بعد با قراری که با طرف­های مقابل و اداره بیمه هست چیز زیادی بتواند بگیرد که بیش از ضربه­ای که به بدنش خورده است برایش ارزش دارد.

علی ای حال به نظر ما مشکلی نیست، چرا مشکلی نیست؟ سنداً که عرض کردم، دلالتاً جهالت خطرآفرین هست درجاهایی که واقعاً خطری در بین باشد و جهالتی باشد، اگر بیمه برای این است که پول حادثه را بگیرند بگویید حادثه نمی­دانیم چقدر است از پیش معلوم نیست ولی اگر بنا شد که آرامش را می­خواهیم نه بحث این است که خطر و حادثه برایش هست یا نیست عمده این است که نمی­خواهیم پول حادثه را بگیریم و نمی­خواهیم خطری که برای این طرف به وجود آمده به پول تبدیل کنیم بحث این نیست، بحث این است که شخص آرامش پیدا می­کند و می­داند اگر چنانچه حادثه­ای برایش پیش آید این گونه نیست که در عالم تنها بماند و کسانی هستند که حمایتش کنند بنابراین در معاملات بیمه شخص پول می­دهد الآن حادثه­ای نیست ولی احتمال حوادث نگرانش می­کند دنبال آرامش می­گردد و همین آرامش است که برای او اهمیت دارد.

بنابراین می­توان گفت که معامله بین اداره و این شخص از نظر خطر نیست بلکه مربوط می­شود به آن آرامشی که شخص پیدا می­کند و شک نیست که برای شخص یک آرامش است، شخصی که نمی­داند چه خواهد شد و از منزل که بیرون می­آید نمی­داند سالم برمی­گردد خانه یا خیر، یک سفری که می­رود نمی­داند چه خواهد شد و این ماشینی که دارد برایش می­ماند یا خیر و از این قبیل و نمی­تواند زندگی روشنی داشته باشد و آرامشی داشته باشد با کاری که اداره بیمه انجام می­دهد برایش آرامش می­آید بنابراین فکر می­کنیم غرر اینجا نباید مانعی باشد اگر معامله بین اداره بیمه و این شخص روی حوادث است حوادث مجهول است و نمی­دانیم چه خواهد شد ولی اگر واقع قضیه پول را می­دهد که آرامش پیدا کند.

انواع بیمه­ها همین طور است که آرامش پیدا کند حتی بیمه عمر پول می­دهد برای اینکه زندگی آرامی را بتواند داشته باشد و خیالش جمع باشد که بالاخره این طور نیست که بعد گرفتار پول درمان و غذا و همه چیزش باشد گفته­اند که در بیمه عمر ممکن است صدسال بیشتر عمر کند از جوانی مرتب قسط می­دهد به اداره بیمه و معلوم نیست چقدر عمر می­کند مجهول است و جهل زیاد گفتند این اشکال قضیه است، این هم اگر متعارف معلوم است، دیگر بین متعارف عمر به حسب زمان­ها فرق می­کند، به حسب امکاناتی که حکومت­ها فراهم می­کنند متوسط عمر برای افراد معلوم است.

در روایتی که از پیغمبر اکرم رسیده است اکثر اعمار امّتی بین الستّین و السبّع چنین نقل شده است متعارف آن است ولی گفته می­شود که این روی هم حساب کردن کل امت است نه فقط در این زمان، از آن زمان به بعد شرایط فرق می­کند گاهی عمر خیلی پایین می­آید و گاهی خیلی بالا می­رود، روی هم رفته تاریخ اگر این حدیث معتبر باشد بین 60 و 70 می­شود.

علی ای حال درست است که نمی­دانیم چقدر عمر می­کند ولی متوسط عمر تقریبا می­شود گفت معلوم است و همین مقدار کافی است.

معمولا گفته می­شود که بازهم بالاخره معلوم نیست که اداره بیمه چقدر باید بدهد برای این حوادثی که پیش می­آید خیلی تفاوت زیاد است، تفاوت زیاد ولی آرامشی که پیدا می­کند مشکل را حل می­کند به عبارت دیگر بگویید ما هدف را آن آرامش و راحتی خیال حساب می­کنیم و این است که بیشتر مورد توجه هست بنابراین جهالتی که چند سال عمر می­کند در بیمه عمر این ضرر نمی­رساند، یک معامله­ای می­کند برای اینکه خاطرش جمع باشد و میزان در معاملات عقلائیت معامله هست، این عقلائی هست، به منزله یک پشتوانه­ای هست که یک شخصی از دیگری داشته باشد که موجب آرامشش می­شود و این آرامش اساس همه چیزها هست در معاملات و زندگی، به نظر می­رسد که اشکالی از این نظر نباشد، برای هردو طرف نفع دارد، برای اداره بیمه نفع دارد برای اینکه در نهایت وقتی حساب می­کند پول زیادی دارد، برای شخص به نفع هست برای اینکه حواسش دیگر جمع هست و آرامش دارد.

یک اشکال دیگری در همین قضیه غرر شده و آن اینکه گفته­اند هدف از زندگی وصل به خدا هست، هدف از زندگی این است که انسان ارتباطش را با خدا محکم کند، عالم خلقت درست شده است برای اینکه این عالم طبیعت و حوادث طبیعت به کمال برسد و کمال هم ارتباط با خدا هست، این گونه تشکیلات­هایی که بیمه و امثال این­ها درست می­کنند دل را از یاد خدا غافل می­کند به ضرر است پس نباید اداره بیمه و امثال این­ها باشد در نهایت بگوییم این ضرر به استکمال فردی است، ضرر به استکمال جمعی است.

به قول شما به جای اینکه بیمه حضرت ابوالفضل(س) باشد بیمه فلان اداره هست، علی ای حال هرکدام بیمه را که بگیرید برای آرامش است منتهی یک کسی آرامشش را با این می­داند و یک کسی آرامشش را با آن می­داند ولی آن چیزی که مورد توجه هست آرامش است.

علی ای حال آرامشی که بدست می­آید مورد نظر فرد هست که این برایش ارزش دارد، پولی که اداره بیمه می­گیرد مورد توجهش هست و برایش ارزش دارد، برای اداره این بیمه پول زیاد مطرح هست و می­گیرد شاهدش این است که روز به روز اداره بیمه زیاد می­شود، برای فرد آرامش مهم است و پشتوانه مهم است که این برایش پشتوانه می­دهد بنابراین از این نظر نباید اشکالی داشته باشد.

این یک اشکال بود در قضیه غرر که عرض کردیم، به نظر بنده قضیه غرر اینجا مشکلی نیست به هرحال سازمان تعزیرات حکومتی جلوی افراط و تفریط را می­گیرد، زیاد ماهانه و اینکه مرتب او می­خواهد قسط بریزد و به اداره بیمه بدهد وقتی زیاد پول می­گیرد آن­ها باید مداخله کنند اما اساس قضیه به هم نمی­خورد بالاخره این برایش آرامشی هست که می­داند برگردد ماشینش از بین برود یک پولی از جای دیگر می­تواند بگیرد این برایش آرامش است.

 






   سه‌شنبه 5 آذر 1398




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما